⬛part:13

4K 708 514
                                    

"فلش بک"

تهیونگ جفت بهش نشست دستش و دور گردن کوک حلقه کرد : پس از این به بعد ما یه خواننده هم داریم

بطری مشروبات و روی میز گذاشتم کنار نامجون هیونگ نشستم : البته کوکی هنوز کار اموزه

جین: واوووووو یعنی قراره عکسش بره رو مجله ها؟ پسر خرگوشی

از مبل کناری به قصد کشیدن لپ جانگکوک سمتش خم شد ولی کوک خودش و عقب کشید

تهیونگ : در واقع ما اکیپ خفنی هستیم دقت کنید دوتا پزشک داریم دوتا طراح مد داریم یه بیزینس مَن داریم یه خواننده و یک  راننده رالی خوشتیپ و جذاب و نفسگیر  داریم

یونگی: خودت و الان راننده رالی حساب کردی ؟

تهیونگ: یعنی با خوشتیپ و جذاب و نفس گیر بودنم موافقی فقط راننده بودنم و قبول نداری؟

یونگی بهش چشم غره رفت: کمتر اعتماد به نفس داشته باش

نامجون: کوکی به نظر نگران میای؟

نگام و از تهیونگ گرفتم به جانگکوک نگاه کردم بهم لبخند زد به نامجون هیونگ نگاه کرد: نه فقط هنوز تو شوکم

یونگی: در واقع حق داری چیزی که میخواستی شد و داری به رویاهات نزدیک تر میشی

کوک: اره برای همین کمی استرس دارم

تهیونگ خندید: هی پسر نگران نباش ببین تا وقتی پارک جیمین و داری نگران چیزی نباش اگه اون کاری کرد تو کاراموز شی کاری هم میکنه دبیو کنی بعدش کاری میکنه عکست بره رو جلد مجله ها بعدش......

پریدم تو حرفش: بسه تهیونگ تو یه پابویی این مسئله ربطی به من نداره

جانگکوک: نه حق با اونه من هرچی که دارم به خاطر توعه

به چشای ناراحتش نگاه کردم شروع کرد به بازی کردن با پوست کنار ناخونش به تهیونگ چشم غره دادم اونم متقابل چشاش و برام گرد کرد

یونگی: این مسئله چیزی نیست که بشه با پول درستش کرد تا وقتی خودش صدا و استعداد نداشته باشه توجه کسی بهش جلب نمیشه نمیشه به نوجوونا پول داد که بیاید طرفدار جئون جانگکوک شید اون خودشه که باید اونا رو تحت تاثیر قرار بده

جین: حق با یونگیه

هوسوک: سخنرانی کاملی بود افرین

هوسوک شروع کرد به طرز مسخره ای دست زدن که یونگی هم یه بسته چیپس روی میز و سمتش پرت کرد و بهش فحش داد

 Truth The Untold-Untruth  [kookmin] Donde viven las historias. Descúbrelo ahora