Prologue

10.5K 926 77
                                    

سعی کرد از ریختن کیسه‌های خریدی که مطمئنا نیازمند بیشتر از دو دست برای حمل شدن بودن جلوگیری کنه و در خونه رو با پاهاش بست.

سکوتی مطلق هوای خونش رو پر کرده بود. سکوتی که بدون حضورِ نامزدش، سال‌ها بود که جزئی انکار نشدنی از زندگی خودش و برادرش شده بود.

کفش‌هاش رو با پاهاش در آورد و همونجا دم در رهاشون کرد. کِشون ‌کِشون خودش رو به اُپِن آشپزخونه رسوند و کیسه‌های خرید رو یکی‌ یکی اونجا رها کرد.

درِ یخچال رو باز کرد و بطری آبی ازش بیرون کشید. در حالی که به دنبال برادر کوچیکترش توی خونه سرک میکشید، با ولع آب رو سرکشید.
طولی نکشید که جثه‌ ی کوچیک برادرش رو دید که روی مبل مچاله شده و با چشمهای گرد به صفحه ‌ی تلویزیون زل زده بود.

مثل همیشه، موزیک ویدئویی از اون خواننده‌‌ ی معروف، روی حالت بیصدا در حال پخش بود و برادرش مشتاقانه، تمام حرکات اون پسر رو با چشم‌هاش میکاویید.

تلخخند کوچیکی روی لب‌هاش نقش بست؛ چونش رو روی لبه‌ ی مبل گذاشت و روی جثه‌ ی کوچیک برادرش خیمه زد.

دستش رو دراز کرد و به آرومی طره موهای خرمایی رنگ پسر کوچیکتر رو نوازش کرد.
پسرک تکون کوچیکی خورد، سرش رو بالا آورد و چشم‌هاش وارونه توی نگاه یونگی گره خوردن. با تعجب بهش نگاه کرد و با دستهاش اشاره کرد،

«کِی اومدی؟»

یونگی نفسش رو بیرون داد و در حالیکه در جوابش اشاره میکرد، لبخند مهربونی به صورتش پاشید،
« چند دقیقه ‌ای میشه. انقدر شیفته ‌ی این پسره ‌ای که دیگه یادت میره برادرت کِی میاد خونه؟»

اشاره ‌ای به تلویزیون کرد و گونه‌ های جونگوک از شرم سرخ شدند. یونگی نیشخندی زد و ابرو‌هاش رو بالا انداخت،
«این یکی جدیده نه؟»

به ثانیه نکشید که جونگوک خجالتش رو فراموش کرد؛ لبخند بزرگی زد و با شوق سرش رو تکون داد،
« امروز پخش شد هیونگ. همین چند ساعت پیش. صبر کن، بذار بزنمش از اول!»

دستش رو به سمت کنترل برده بود که یونگی خنده ‌ای کرد و دست‌هاش رو گرفت،
« نه، نه نمیخواد. دستت درد نکنه. مطمئنم وقتی هوسوک بیاد جفتتون مجبورم میکنین حداقل ۱۰ بار ببینمش. الان عفوم کن، باشه؟»

جونگوک اخم کوچیکی کرد و لبهاش رو با قهر آویزون کرد. یونگی دوباره خندید و لُپِ برادرش رو کشید. جونگوک به اعتراض ناله ‌ی بیصدایی کرد و سعی کرد دستهای یونگی رو کنار بزنه. یونگی به زور اون رو به سمت خودش کشید،

Let Me Touch Your Voice | Vkook, SopeWhere stories live. Discover now