وسایلش رو داخل جعبه های کوچک و بزرگ گذاشت و با ماژیک روی هر جعبه مینوشت که داخل هر جعبه چه چیزی وجود داره...
با تموم شدن کارهاش نگاهی به اتاق نسبتا خالی انداخت و تمام خاطراتش از جلوی چشمانش عبور کردن
همیشه زمان زودتر از چیزی که فکرش رو میکنیم میگذره و فقط خاطرات برای ما باقی میمونن...انگار که همین دیروز بود که جیمین از تهیونگ خواسته بود تا خانواده اش رو راضی کنه تا اون هم به همراه دوست عزیزش برای تحصیل در دانشگاه مورد علاقه اش به لس آنجلس بره...
و وقتی که خانواده اش این موضوع رو قبول کردن خیلی خوشحال شد
همون روز وسایلش رو جمع کرد و به همراه تهیونگ به همین خوابگاه و همین اتاق اومد
با اینکه از زندگی در خوابگاه متنفر بود اما تا وقتی که میتونست زندگی خوب و متفاوتی داشته باشه این موضوع چه اهمیتی داشت؟!تمام اون لحظات رو به خوبی به یاد میاورد
اینکه چطور در عرض چند ساعت تمام وسایلشون رو مرتب کردن و بعد برای دیدن لس آنجلس از خوابگاه بیرون رفتن
هر گوشه از شهر رو گشته بودن و در آخر شب مست کردن و تا صبح رقصیدن...و حالا زندگی در این خوابگاه به پایان رسیده بود و وقت این بود تا مسیر جدیدی رو شروع کنه
البته شاید شروع کرده بود...اون میدونست که از وقتی که با جونگ کوک آشنا شده همه چیز تغییر کرده...گاهی اوقات فکر میکنیم که بقیه باعث تغییر مسیر ما در زندگیمون میشن
اما در حقیقت این خود ما هستیم که با تصمیماتمون راه رو عوض میکنیم...غرق در افکار خودش بود که با شنیدن صدای تهیونگ سرش رو به طرفش چرخوند و با تعجب بهش نگاه کرد...
تهیونگ: کمک نمیخوای؟
جیمین: فکر میکردم دیگه نمیخوای حتی باهام حرف بزنی
تهیونگ: فقط میخواستم فرصت اینو داشته باشی تا با خودت خلوت کنی و تصمیم درستی رو بگیری...ولی از اونجایی که میدونم خیلی کله شقی پس بیشتر از این نمیتونستم تنهات بزارم
جیمین: احمق دیوونه...فکر کردم دیگه قرار نیست دوستم بمونی
تک خنده ای کرد و به سمت جیمین قدم برداشت و اون رو در آغوش کشید...
تهیونگ: من هیچوقت تنهات نمیزارم چیم
دستانش رو دور کمر تهیونگ حلقه کرد و قطره اشکی از گوشه پلکش پایین چکید...
تهیونگ: خب بگو ببینم کجا میری؟
کلید خونه ای که جونگ کوک بهش داده بود رو از توی جیبش بیرون آورد و کمی عقب رفت و به تهیونگ نشون داد...
جیمین: اینجا
تهیونگ: خونه خریدی؟
جیمین: نخریدم...هدیه است
YOU ARE READING
Tell Me A Story
Fanfictionنام فیک: یه قصه برام بگو📖 ژانر: ددی کینک،درام،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمین،نامجین وضعیت: کامل شده نویسنده: King Ripper🍷