شاید فکر کنید که شروع دوباره فقط پی بردن به خیانت در حق دیگرانه اما اینطور نیست
گذشتن از یک حس یک طرفه،رها کردن اتفاقات بدی که در گذشته افتادن و رسیدن به حال خوب بدون نیاز به دیگران هم شروع جدیدی هستن که هر آدمی میتونه داشته باشه...بعد از اینکه به دانشگاه رسید هدفونش رو از روی گوش هاش برداشت و نگاهی به اطراف انداخت
از روزی که فارغ التحصیل شده بود به اینجا نیومده بود و الان احساس میکرد که تمام خاطراتش زنده شدن
از روز اولی که وارد این محوطه شد و جیمین رو دید تا روزی که توی همین راهروها به حقیقت رابطه جیمین و پدرش پی برد و زندگیش تغییر کرد
اما قرار نبود بیشتر از این به اون پسر فکر کنه
تصمیم گرفته بود تا همه چیز رو پشت سر بزاره
شاید نتونه هیچوقت جیمین و پدرش رو ببخشه اما نمیخواست بیشتر از این احساسات و روحش رو درگیر این موضوعات بکنه...با دیدن مسئول اتاق موسیقی لبخندی زد و به طرفش قدم برداشت
ته هو: سلام استاد...منو یادتون میاد؟
زن به چهره ته هو خیره شد و کمی فکر کرد و بعد از به یاد آوردنش لبخند زد
+ته هو...بزرگ شدی...خوشحالم که میبینمت...اینجا چیکار میکنی؟
ته هو: منم از دیدنتون خوشحالم خانم لی...من دارم آهنگ جدیدم رو ضبط میکنم...و میخواستم کمی تمرین کنم...میتونم از اتاق موسیقی دانشگاه استفاده کنم؟
+حتما...فقط تا قبل از ساعت پنج باید اتاق رو تحویل بدی چون کلاس دانشجوهای موسیقی شروع میشه
ته هو: حتما...خیلی ممنونم
+خواهش میکنم...بیشتر به اینجا سر بزن واقعا از دیدنت خوشحال شدم
سرش رو به نشونه مثبت تکون داد و لبخند زد و به طرف اتاق موسیقی قدم برداشت
در اتاق رو باز کرد و با دیدن پسری که داخل اتاق نشسته بود تعجب کردته هو: اوه متاسفم...من فکر کردم که کسی اینجا نیست...من منتظر میمونم تا کارت تموم بشه
پسر از جاش بلند شد و به طرف در رفت و نگاهی به ته هو انداخت
-میتونی از اتاق استفاده کنی من کاری نداشتم
ته هو: پس اینجا چیکار میکردی؟ کلاس نداری؟
-دارم...اما نمیخواستم به کلاس برم...حوصله ندارم
ته هو: مشکلی برات پیش اومده؟
نگاهش رو بین اجزای صورت ته هو چرخوند و کمی جلوتر رفت
-فقط حالم خوب نیست
ته هو: اگه بخوای میتونی به آهنگ من گوش کنی...شاید حالت کمی بهتر بشه
-تو آهنگ میسازی؟
ته هو: آره...دوست داری بشنوی؟
-چرا که نه
لبخند زد و بعد از بستن در به طرف پیانو رفت و وسایلش رو روی زمین گذاشت
روی صندلی پشت پیانو نشست و به اون پسر نگاه کرد

YOU ARE READING
Tell Me A Story
Fanfictionنام فیک: یه قصه برام بگو📖 ژانر: ددی کینک،درام،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمین،نامجین وضعیت: کامل شده نویسنده: King Ripper🍷