با ذوق خودش رو روی تخت انداخت و پاهاش رو توی هوا تکون میداد
تلفنش رو برداشت و با لبخند به شماره داخلش خیره شد و کمی فکر کردجیمین: چی باید سیوش کنم؟
چیزهای مختلفی رو امتحان کرد و هربار به افکار شیطانیش میخندید اما با یادآوری اینکه ممکنه بقیه متوجه بشن لب هاش رو آویزون کرد و شماره جونگ کوک رو با حرف J سیو کرد و تلفنش رو روی صندلی کنار تخت پرتاب کرد
میخواست کمی بخوابه که با صدای در کلافه از تخت پایین اومد و به طرف در رفت اما با دیدن تمین جا خورد...جیمین: تو اینجا چی میخوای؟
تمین: هیچی فقط داشتم رد میشدم که دیدم استاد جئون از اتاقت بیرون رفت...چه خبره؟
با شنیدن این حرف از زبون تمین اخم ریزی کرد و نفسش رو عصبی بیرون داد...
جیمین: چه خبره؟ مگه باید خبری باشه؟ توی این خراب شده هر دقیقه همه میان و میرن...بابت این هم من باید جواب بدم؟
فرصت جواب دادن به تمین رو نداد و در رو محکم بست
دوباره به طرفش تختش رفت که باز هم در به صدا در اومد و از شدت عصبانیت مشت هاش رو فشرد...جیمین: تو واقعا نفهمی یا..
وقتی که در رو باز کرد و تهیونگ رو دید که با تعجب بهش خیره شده حرفش رو ادامه نداد و کنار رفت تا تهیونگ وارد اتاق بشه...
تهیونگ: چیزی شده؟
جیمین: اون تمین احمق
تهیونگ: چی؟ تمین؟ اون اینجا چی میخواست؟
جیمین: گفت که دیده جونگ کوک از اینجا رفته
تهیونگ: صبرکن ببینم...مگه اون هم اینجا بوده؟ چیم چیم چه خبره؟!
برخلاف چند لحظه قبل لبخندی روی لب هاش شکل گرفت و دستان تهیونگ رو گرفت و اون رو به طرف تخت هدایت کرد و کنارش نشست...
جیمین: توی مهمونی ته هو باهام تماس گرفت...هیچ ایده ای ندارم که چطور و چرا به اونجا اومده بود اما منو بوسید
تهیونگ: چی؟؟؟
جیمین: و جونگ کوک این رو دید...منو با خودش به اینجا آورد و برای پانسمان دستش دعوتش کردم
تهیونگ: پانسمان؟
جیمین: خب وقتی منو کنار استاد مین دید سیگار توی دستش سوخت
تهیونگ: واو...شرط میبندم واقعا ازت خوشش اومده
جیمین: هرچند که ازش سیلی خوردم ولی خب بدم نیومد
تهیونگ: چیم چیم تو واقعا دیوونه شدی!
جیمین: شاید...ولی همه چی مثل رویا بود...اون حتی شمارش رو بهم داد
تهیونگ: اسمت رو به عنوان خوش شانس ترین آدم روی زمین ثبت میکنم
هردو به خنده افتادن و کنار هم روی تخت دراز کشیدن
ظاهرا فردا روز متفاوت تری برای جیمین بود...
YOU ARE READING
Tell Me A Story
Fiksi Penggemarنام فیک: یه قصه برام بگو📖 ژانر: ددی کینک،درام،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨❤️💋👨یونمین،نامجین وضعیت: کامل شده نویسنده: King Ripper🍷