پدرت همه چیز رو می‌دونست

520 114 111
                                    


ییبو به خیلی از چیزها اعتقاد داشت؛ به قدرت عشق، به دوستی، به خدا، به جان ولی متعجب بود چرا با وجود تمامی چیزهایی که در زندگی داشت، برای یک روز هم که شده نمی‌تونست طعم خوشبختی واقعی و عمیق رو درک کنه.

جان و جکسون نگران به ییبویی زل زده بودن که وسطشون نشسته و بعد از رفتن استاد هم دست از حل کردن تمرین‌هاش نکشیده.

انگار که نه انگار اتفاقی افتاده و هانگایی اومده و رفته. ولی بین قلب و مغزش یک جنگ عمیق در حال رخ دادن بود. ییبو نهایت تلاشش رو می‌کرد که دست مغزشو بالا ببره و اون رو برنده این مسابقه کنه.

بعد از اینکه به تمامی تمریناتش جواب داد، کتاب و جزوه‌هاشو بست و بدون اینکه به جان و جکسون نگاهی بندازه، از جاش بلند شد و گفت:

بریم سلف من گرسنمه.

جان و جکسون متعجب به هم نگاه کردند. ییبو از اینکه هیچ حرکتی ازشون ندید، صداشو کمی بالا برد و گفت:

اگه نمی‌خواید بیاد، من تنها برم.

جان نگاهی به جکسون انداخت و گفت:

میشه یک لحظه ما رو تنها بزاری؟

ییبو زودتر از جکسون حرف زد و گفت:

من خوبم، نیازی به حرف نیست؛ فقط گرسنمه. باید داروهامو بخورم. من میرم سلف خواستید بیاد.

و بدون اینکه منتظر اون‌ها باشه، از کلاس با سرعت بالایی بیرون زد. نزدیک سلف بود که با شنیدن اسمش برگشت. جان زودتر خودش‌رو رسوند و دستشو دور گردن ییبو گره زد و گفت:

تنها تنها می‌خواستی غذا بخوری؟

جکسون در حالی که به ییبو با شونش طعنه زد، گفت:

نگران نباش شیائو، این از تنهایی خوردنه که انقدر لپ در آورده. اگه پولی که واسه شیر کاکائوهای این دادمو واسه خودم نگه داشته بودم، الان نصف سهام شرکت باباشو خریده بودم.

جان در حالی که ییبو رو به داخل سلف هدایت می‌کرد، خطاب به جکسون گفت:

پس چطوره منم با پول لگوها بیام یکم از سهام شرکت پدر تورو بخرم؟

جان و جکسون از هر دری شوخی می‌کردن تا ییبو رو از اون فضا و نگرانی که تو وجودش رخنه کرده بود، خارج کنند. از نظر اونا همین که حمله عصبی رخ نداده یا مجبور به استفاده از قرص‌های قوی قلبش نشده یک قدم به سمت موفقیت حرکت کرده.

بعد از تموم کردن غذاشون از سلف خارج شدند و به سمت ماشین جکسون حرکت کردند. ییبو طبق معمول صندلی عقب نشست و بعد رو به جکسون گفت:

لطفا قبل از اینکه جان رو برسونی، منو ببر مطب ییشینگ.

جان به عقب برگشت و به ییبو نگاهی انداخت و گفت:

𝑊𝑖𝑙𝑙 𝑌𝑜𝑢 𝐴𝑙𝑤𝑎𝑦𝑠 𝑆𝑡𝑎𝑦 𝐵𝑦 𝑀𝑦 𝑆𝑖𝑑𝑒? (𝐶𝑜𝑚𝑝𝑙𝑒𝑡𝑒𝑑)Where stories live. Discover now