Book 2 : Begins:
(پوستر از crazy doctor جذاااابم.. *ذوق زده ترینم*)...................................................................
دو سال پس از اتفاقات فصل اول
سوت بلند کتری بین سرصدای قطاری که از نزدیکی خونه ی کوچیک درحال عبور بود واضح شنیده میشد. دختر با موهای بلند دم اسبی بسته شده اش درحال خارج کردن مربا از یخچال بود
-: یکی زیر کتری خاموش کنه
بلند غر زد و سمت میز صبحانه ای که درحال چیدنش بود، چرخید
-: اینجا نشستی چیکار؟ برو ته او رو بیدار کن.. داره دیرش میشه
به مردی که روی جزیره ی سفیدرنگ ولو شده بود و چرت میزد گفت. مرد با خمیازه ای از جا بلند شد و خواست برگرده که به مرد قدبلند دیگه ای که داشت سر میز میومد برخورد کرد.
-: لعنت به این خونه ی کوچیک احمق..
+: کوری مگه؟هردو باهم غر زدن، با پوفی پسر کنار هل داد و سمت اتاق خواب هایی که درانتهای راهروی باریک خونه بود حرکت کرد
صدای صوت کتری هنوز ادامه داشت و مردی که تازه به میز رسیده بود کلافه شده به کتری اشاره کرد
-: خب اون کوفتی رو خفه کندختر با چشم غره ای خواست چیزی بگه که صدای بکهیونی که زیر کتری رو خاموش میکرد مانع شد
-: مگه خودت فلجی؟
با کتری سر میز اومد. موهای پسر توی هوا پخش بود و عینک گردش طوری روی نوک بینی اش قرار داشت که هرلحظه امکان افتادنش بود.
سهون غرولندی کرد و کتری آبجوش رو برای درست کردن قهوه ی فوری برداشت، هیچ وقت زمان برای خوردن چیز بهتری نداشتن.-: پس شما اینجا چیکاره این؟
زیرلب زمرمه کرد، خب میدونست که این حرف هردو نفر رو حسابی عصبی میکنه و خوشبختانه یا بدبختانه امروز حوصله ی سر به سر گذاشتنشون رو نداشت. از صبح با مود خوبی بیدار نشده بود و حس دلتنگی احمقانه ای که باهاش بیدار شده بود حتی نمیدونست از کجا پیداش شده.
فنجان قهوه ی فوریش به لب هاش نزدیک کرد و با غرغرای ریز پسربچه ای که حالا بعد حدود دو سال کاملا بهش اشنا بود ، سمت راهروی اتاق ها نگاهی انداخت
پسربچه توی بغل کریس کشیده میشد درحالی که سعی میکرد به طرف اتاق خواب برگرده
YOU ARE READING
chocolate and ice
Romance♧اسم فیکشن: شکلات و یخ ♤ژانر: رومنس، اکشن، انگست، رازآلود، اسمات ♧کاپل: کایهون/سکای ورس ، چانبک (هردو اصلی) ♤ فصل اول کامل. قرار بود فقط یه جیب زدن ساده از یه مرد خوشتیپ توی کلابی که کار میکنه باشه، نفهمید چی شد که از جیب زدن به چشیدن یه شکلات جهنم...