part35

2.4K 435 236
                                    


جاده ی برفی با سرعت زیادی از جلوی چشم هاش رد میشد، اسمون گرفته بود اما دیگه نمیبارید.
بعد ۲۷ سال؛
احساس خوشبختی کرده بود
خوشبختیش؛
۳ ماه طول کشیده و یه شب کامل شده بود
لب هاش به شکل زهرآلودی کش اومد
همون موقع که احساس خوشبختی کرده بود باید میفهمید یجای کار میلنگه.
دود از حلقش خارج شد

+: چرا؟

بالاخره لب باز کرد، صداش اروم بود،
چرا اروم بود؟
پنجره ی هردو پایین بود،
سردی هوا؟
حس نمیکرد
فیلتر مشکی رنگ سیگار از بین انگشت های مرد به بیرون پرت شد

-: چرا به چی؟

میخواس بخنده،
با صدای بلند
به خودش ، به زندگیش ، به مرد رو به روش

+: چرا داری بهش خیانت میکنی؟با من؟

مرد خندید،
کوتاه، تلخ
تلخیش تیز بود، به جا بود
گلوش رو برید
-: پرسیدن داره؟ من همیشه پسر به دختر ترجیح میدادم،

ارنجش به پنجره ی ماشین تکیه داد
باد سرد توی صورتش میخورد
سرما، بی حسش میکرد
+: برای همین ازش بچه داری؟

-: نمیفهمم به چی میخوای برسی، همه چی اونقد ساده نیست که فکر میکنی هون،

نفسش به سختی خارج میشد، موقع عوض کردن دنده لرزش دستش رو متوجه شد
-: نتونستم، نه، تونستم از چیزی که بودم دفاع کنم، نه تونستم به دنیایی که واردش شدم عادت کنم، تاحالا احساس خفگی کردی؟

نگاهش از منظره ی سفیدپوش بیرون تکون نمیخورد،
صدای مرد گرفته بود
پس یعنی اون هم سنگ تیز رو توی گلوش حس میکرد؟
بغض بود یا عصبانیت؟

-: داشتم خفه میشدم، برای نفس کشیدن شروعش کردم، قرار بود یه اشتباه باشه، یه اشتباه بدون تکرار

باد صورتش رو میگزید
-: مثل سیگار
وقتی یبار، فقط برای حتی چند لحظه بتونی ازش ارامش بگیری
دیگه نمیتونی بذاریش کنار.
اون اشتباه یک شبه شد اشتباه ادامه دارم.
هرچند ماه یبار، برای نفس کشیدن.
تا اون شب ؛ توی دستشویی که خودت رو بهم کوبیدی!

چشم هاش بسته شدن
صدای بادی که از پنجره های نیمه باز داخل ماشین که با سرعت متوسطی درحال حرکت بود می پیچید تنها صدایی بود که سکوت رو میشکست

+: طلاقش بده

بعد از چند لحظه گفت و بالاخره نگاهش روی مرد شکلاتی نشست
-: سهو..

با حرکت دستش ساکتش کرد
+: نه، توضیح نمیخوام، جمله سوالی نبود، دستوری بود

وارد شهر شده و مسیر اشنای خونه ی پسر درحال طی شدن بود
-: گوش کن به من، دارم میگم هیچ چیز اونطور که بنظر میاد ساده نیست؛ من ..

+: اگه نمیخوای، میتونم بکشمش، هوم؟

ماشین با ترمز محکمی ایستاد
-: هون

chocolate and iceWhere stories live. Discover now