Part 6(32) - You should be punished!

1.3K 485 322
                                    

بکهیون کلافه از پشت شیشه به گفتگوی چانیول و دانشجویی که نمیشناختش و احتمال میداد مال کلاسای دیگه چانیول باشن، نگاه می‌کرد و چیزی تا پیاده شدن و به‌زور نشوندن چانیول و برگشتن به خونه نمونده بود که بالاخره دخترِ سمج راهشو کج کرد و از چانیول دور شد.

چانیول بلافاصله بعد از رفتن دختر سوار ماشین شد و بدون فوت وقت ماشینش رو روشن کرد.

ـ یهو سوارش میکردی میاوردیش بریم خونه... تا دم در ماشین باید دنبالت کنن؟

چانیول از لحن حرصی و غرمانند بکهیون خندید.

ـ حالا دو دقیقه صبر کردی جواب سوال اون بدبختو دادم چی شد؟

و با قیافه‌ای پرسشی به بکهیون نگاه کرد.

ـ تو که همیشه یه کوچه اونورتر سوار و پیاده میشدی کسی نفهمه رابطمونو چی شد امشب مستقیم سوار شدی؟

بکهیون چشم‌غره‌ای به این سوال رفت.

ـ چون با رفتاری که امروز سرکلاس نشون دادی دیگه هیچکس قرار نیست بهم تهمت بزنه چون آشنای تو ام قراره هوامو داشته باشی

ـ خودت چی؟

ـ من چی؟

بکهیون با گیجی چرخید و سوالش رو متعجب پرسید و چانیول هم متقابلا نیم نگاهی بهش انداخت.

ـ فکر می‌کردی چون دوست‌پسرمی قراره بهت آسون بگیرم؟

چشم‌غره دوم طی چند ثانیه حواله چانیول شد و اینبار بکهیون حق‌به‌جانب دستاشو تو سینه‌اش توی هم گره کرد.

ـ یادم ننداز چطوری بی‌مقدمه صدام زدی... اگه بلد نبودم و آبروم می‌رفت چی؟

ـ امشب برای اولین بار با کمربند کتک می‌خوردی تا بفهمی درسایی که میدم رو باید خوب یاد بگیری و جلسه بعدی بتونی ارائشون بدی

اخمای بکهیون به طرز بانمکی پایین اومدن.

ـ پس بگو آقا هوس کرده بود باز منو سیاه کبود کنه که یهویی صدام زد

و پوزخندی روی لبش نشست.

ـ و خوشحالم تیرت به سنگ خورد پارک چانیول شی!

چانیول دوباره خندید.

ـ حالا تو بگو چرا بغل اون پسره نشسته بودی که هفته پیش نزدیک بود به‌خاطرش من و از زندگی ساقط کنی

چشمای بکهیون با یادآوری لوهان برق زد.

ـ وای چانیول نمی‌دونی چه آدم خفنیه که... سه سال جهشی خونده و لیسانسشم شش ترمه گرفته... خیلی باهوشه

خنده چانیول از هیجان بکهیون بیشتر شد.

ـ می‌دونم

ـ می‌دونی؟

چانیول سرشو تکون داد.

ـ باهم حرف زدیم... همون هفته قبل بهم ایمیل داد و ازم خواست کمکش کنم... گفت بین استادایی که داشته حس کرده من از همشون باسوادترم و از اونجائیکه گنجایش ذهنش بیشتر از مطالب و سرفصلای دانشگاهه ازم خواست منابع بیشتری بهش معرفی کنم... به‌نظرم گزینه خوبی برای استخدام تو شرکتمون باشه... تحت‌نظر خودم رشدش میدم و می‌تونیم بعدش به واسطه لوهان تو چینم شعبه بزنیم

𝐇𝐀𝐂𝐊𝐄𝐑 [Completed]Where stories live. Discover now