P16

10 3 0
                                    

+میتونی یه پارتی یا مسافرت اوکی کنی ؟

چشای لیهان باز شد .

_یا یا من یه پیشنهاد دادم .

بلند شدم صاف نشستم .

+ببین ببین خیلی خوبه ... فک کن عین این رمانا تو پارتی من میرم دسشویی و اونم میاد دستامو میگیره میچسبونه به دیوار ...

_اره البته دسشویی زنونه مردونه جداست .

بی توجه ادامه دادم .

+...یا مثلا تو مسافرت من شب خوابم نمیبره میرم بیرون و اونم میاد دنبالمو باهم ستاره هارو نگاه میکنیم .

_ولی متاسفانه "کراش" شما ادم خوابالوییه .

+اه لیهان ضدحال نزن .

شونه ای بالا انداخت .

_من یه ماه دیگه تولدمه .

+از یه ماه قبل بریم چیکار کنیم ...

بعد به سر تاپاش نگاه کردم .

+همچین ادم خاصیم نیستی ...

یهو دستاشو بهم کوبید .

_سالگرد نامجینه ...

هومی کشیدم .

+ایده نابیه ولی من پاشم بخاطر دونفر از کارمندا که خودشونم هیچ علاقه ای به جشن گرفتن سالگردشون ندارن برم چه تویی بخورم ؟ (گوهی بخورم)

_پس چی ؟

یکم فک کردم که گوشیم زنگ خورد .

+بله ...

_اششششششششش

+چیشده جوکی ...

یهو یونگی گوشیشو گرفت .

_عین ادم بگو جعون جونگکوک .

+چیشده ؟

_قراره یه رونمایی خفن تو یه بار داشته باشیم .

اول حرفشو شنیدم دستامو بردم بالا ولی بعدش کرکو پرم ریخت .

بارررررر؟
ار یو فاکینگ سیریس؟

+بار؟

_ار ... جونگوک صدای اون لعنتیو خفه کن .

+یونگی تو مستی ؟

_نه بابا ... ولی جونگکوک خیلی مسته ... نکننن جونگکوک . من برم خواستم خبر بدم .

+باشه ولی کی چه زمانی .

_اس میدم .

و قطع کرد .

لیهان با ذوق دستاشو مشت کرد .

_قرار اوکیه ؟

+اره تو یه بار !

Be AlrightWhere stories live. Discover now