لیهان_چقدر تو میتونی خز باشی ؟
+پارک فاکینگ لیهان من هیچ گوهی جز این نمیتونم بپوشم .
لیهان با جیغ ارومی به یه لباس اشاره کرد .
با تعجب بهش نگاه کردم .
+هیچوقت فک نکن که من همچین کاری میکنم .
*******
با دست بازم لباسمو پایین کشیدم .
(خری دیگه)
رفتم سمت یه میز .
_اوف جناب یونگی چقدر سکسی شدید . (وقتی بزرگ تایپ نمیکنم دیالوگارو یعنی اروم گفته)
لیهان با ارنج محکم زد تو کمرم .
بلند گفته بودم ؟
(اره ریدی)
یونگی برگشتو یه نگاه از سرتاپا کرد بهم .
میتونم اعتراف کنم اب شدم .
یه خانومی اومد سمتمون و یه لیوان بهمون داد .
یه لیوان که اب قرمز داشت و یه البالو هم لبه اش بودو به امید اب البالو برداشتم .
نامجون سمتمون اومد .
_سلام بروبچ ... یونگی بیا اونور با دپوق حرف بزن .
یونگی همراه نامجون رفت ولی جین اومد و چسبید به لیهان .
_پارک فاکینگ جین باز اومدی چسبیدی به من .
_عشقممممممممم .
_ای مرگ . چرا مادر من و تو باید یکی باشه .
_اونکه هیچی ... حتی پدرامونم یکیه .
به کار اون دوتا خندیدم .
بعدش یونگی و نامجون برگشتن و یونگی دقیقا کنار من وایساد .
با شروع شدن اهنگ دوپس دوپسی شدید همه بچه ها رفتن وسط و میخواستن برقصن که یکدفعه دست یونگی دور کمرم اومد .
با تعجب بهش نگاه کردم که سرشو اورد جلو
و دم گوشم نسبتا بلند گفت
_این لباس برای تو مناسب نیست اش ...
با اش گفتنش دلم لرزید و نمیدونم چرا ته دلم لرزید .
CITEȘTI
Be Alright
Fanfiction*فیک استریت پروانه به خرس گفت دوستت دارم خرس گفت من الان میرم خواب زمستونی و بهار به بعد باهم میمونیم ولی خبر نداشت عمر پروانه فقط سه روزه ...3>