P17

11 3 0
                                    

لیهان_چقدر تو میتونی خز باشی ؟

+پارک فاکینگ لیهان من هیچ گوهی جز این نمیتونم بپوشم .

لیهان با جیغ ارومی به یه لباس اشاره کرد .

با تعجب بهش نگاه کردم .

+هیچوقت فک نکن که من همچین کاری میکنم .

*******

با دست بازم لباسمو پایین کشیدم .

(خری دیگه)

رفتم سمت یه میز .

_اوف جناب یونگی چقدر سکسی شدید . (وقتی بزرگ تایپ نمیکنم دیالوگارو یعنی اروم گفته)

لیهان با ارنج محکم زد تو کمرم .

بلند گفته بودم ؟

(اره ریدی)

یونگی برگشتو یه نگاه از سرتاپا کرد بهم .

میتونم اعتراف کنم اب شدم .

یه خانومی اومد سمتمون و یه لیوان بهمون داد .

یه لیوان که اب قرمز داشت و یه البالو هم لبه اش بودو به امید اب البالو برداشتم .

نامجون سمتمون اومد .

_سلام بروبچ ... یونگی بیا اونور با دپوق حرف بزن .

یونگی همراه نامجون رفت ولی جین اومد و چسبید به لیهان .

_پارک فاکینگ جین باز اومدی چسبیدی به من .

_عشقممممممممم .

_ای مرگ . چرا مادر من و تو باید یکی باشه .

_اونکه هیچی ... حتی پدرامونم یکیه .

به کار اون دوتا خندیدم .

بعدش یونگی و نامجون برگشتن و یونگی دقیقا کنار من وایساد .

با شروع شدن اهنگ دوپس دوپسی شدید همه بچه ها رفتن وسط و میخواستن برقصن که یکدفعه دست یونگی دور کمرم اومد .

با تعجب بهش نگاه کردم که سرشو اورد جلو

و دم گوشم نسبتا بلند گفت

_این لباس برای تو مناسب نیست اش ...

با اش گفتنش دلم لرزید و نمیدونم چرا ته دلم لرزید .

Be AlrightUnde poveștirile trăiesc. Descoperă acum