"48"

150 29 16
                                    

tae pov:

بلند شدم و دستاش رو گرفتم م و مجبورش کردم پاشه.
سمت سینک توی آشپزخونه بردمش و به صورتش چند بار آب یخ پاشیدم.

_به خودت بیا جونگکوک. آروم باش.
سعی کردم لحنم به اندازه ی کافی جدی باشه تا از دستم نرفته.
نگاهشو ازم گرفت

آبو باز کرد و بدون توجه بهم سرشو زیر آب سرد کرد
بعد از سه چهار ثانیه سرش رو بیرون کشیدم و دستم رو توی موهاش چنگ زدم

_منو ببین.. برای چی آوردیم اینجا؟ برای چی اینا رو بهم نشون دادی و حرف زدی؟ که آروم شی که آرومت کنم پس بزار اینکارو بکنم.

دستم رو چند بار بین موهاش که ازشون آب میچکید کشیدم و نگاش کردم.

چشماشو بست سرشو اروم تکون داد و با صدای خشداری جواب داد
-باشه

مچ دستش رو گرفتم و سمت اتاق خواب بردمش روی تخت نشوندمش و خدا رو صد بار شکر کردم که مخالفت نکرد.
از توی ساک به سرعت سشوار و یه تیشرت که مال خودمه و زودتر پیدا شد رو بیرون کشیدم.

تیشرت رو روی پاش گذاشتم و سشوار رو به برق زدم.
_بپوش عزیزم.

سرشو اروم تکون داد و تیشرتو تنش کرد با تعجب به استینای کوتاهش نگا کرد
با اینکه زخماش روحم رو در هم مینوردید اما برای اون بود. و هر چیزی برای جئون جونگکوک نسبت به روح و مغزم خوب بود.
ریلکس سشوار رو روشن کردم و سمت موهاش گرفتم. به چشمای متعجبش نیم نگاهی کردم و توی صدای شسوار لب زدم.
_دیگه دیدمشون و برام آزاردهنده نیست پس راحت باش.

امیدوار بودم با آروم بودن من اونم آروم بشه.
بعد از خشک شدن موهاش برعکس روی پاهاش نشستم و دستم رو روی گردنش سینه هاش شکمش بعد از اون بازو ها و کتفش کشیدم.

بغض داشت خفه م می‌کرد و اشک لبالب چشمام پر شده بود
_ الان ازت چند تا سوال میپرسم و صادقانه جواب بده.

دستشو دور کمرم گذاشت با صدای گرفته و خشدارش جواب داد
-بگو

بدون اینکه نگام رو از چشماش بگیرم شروع کردم.
_هنوزم راحتی که من زخمات رو ببینم یا به شیوه ی آستین بلند و اگه پاهات هم خط دارن شلوار ادامه بدیم؟

-راحتم که نشونت دادم.
سرم رو تکون دادم.

_ راحتی که من بهشون یه وقتایی نگاه کنم و یه وقتای دیگه ازت راجع به دلیل خط کشیدنشون سوال بپرسم یا نه؟

خواستم سوال هام به اندازه ای شفاف باشه که بعدا هیچ ناراحتی برای جفتمون پیش نیاد.

Revuer [kookV, yoonmin]Where stories live. Discover now