Chapter 1

4.2K 221 19
                                    

سلام!!!
من لیا هستم و اینجام تا بخش کوتاهی از زندگی عجیب و جالبم رو براتون تعریف کنم

اینجا جایی هست که همه چیزو فراموش کنین و تو دنیای بدون دردسر و فانتزی من فرو برین...

همه چیز از وقتی به دنیا اومدم شروع شد،یه مادر 18 ساله مدل ( میدونم، میدونم،اون خیلی خوبه ) و....خوب پدرم، اون پانک بود و با ایده های خاص خودش
و...مامانم سعی کرد بعد من خیلی عوضش کنه ولی اون هنوز موهای بلندش و 14 تا حلقه تو گوشاش رو داره!

دوران کودکی و نوجوونیم رو با کتاب خوندن،نقاشی کشیدن و ویولن زدن گذروندم،درسام خوب بود و زندگیم عادی میگذشت...

تقریبا پنج سال پیش پدر و مادرم از هم جدا شدن،بعد از به دنیا اومدن سه تا داداش سه قلوم،...پدرم اومد سیاتل و ما تو واشنگتن موندیم،توی این پنج سال مادر و پدرم در ارتباط بودن و رابطشون از دو سال پیش جدی شد...اونا تقریبا دو ماه که نامزد کردن (من درک نمیکنم چرا جدا شدن!)
به هر حال ما اومدیم سیاتل پیش بابام تا پدر و مادرم راحت تر با هم باشن و من باید همه چیزو مثل اول پیش ببرم...

من سال سوم دبیرستان هستم و اسم کاملم کوردلیاست...

بله،من کوردلیا جونز دختر کلویی و جرالد جونز و خواهر سه تا دیوونه کوچولو پنج ساله به نام های جک،جیس و جیک هستم...

من رو حتما حتما لیا صدا کنین
داستان رو از اولین روز مدرسه در دبیرستان عجیب و غریب سیاتل شروع میکنیم...

Pure Love [Z.M fanfiction]Where stories live. Discover now