نایل صدای موزیک رو بلندتر کرد و باهاش خوند
"when I saw her,
walking down the street,
she looked so fine
I just had to speak
I asked-"
"بزن کنار پسر!"
نایل که فرمون رو ول کرده بود رو فرمون افتاد و فوری برش گردوند. اون کنار زد و ماشین پلیس رو دید که پشتش وایستاد
این صدمین باری بود که پلیسا میگرفتنش...یکی نیست بگه تو که جنبه ی جوگیری نداری چرا آهنگ گوش میدی پشت فرمون؟
"اوه نه بازم تو؟"
"هی مارک!"
نایل با خنده گفت و پلیسه هم خندید
"این روزا زیاد میای این دور و برا، خبریه؟"
پلیسه با یه چشمک پرسید و نایل خندید
"آره دارم رو یه پرونده کار میکنم"
نایل گفت و نیش بازش رو نشون پلیس داد. مارک، پلیسه، خندید و اشاره کرد که نایل میتونه بره
"لاو یو گای! ولی نوهومو!"
نایل زبونشو بیرون آورد و به سمت خونه ی زیم روند. اون میخواست بدونه داروهایی که رو میز اشتون بودن چی بودن؟
وقتی نایل به خونه ی زیم رسید، لیم تنها بود.
نایل از کابینت آشپزخونه یه بسته اوریو برداشت
oreo
"میگم...فهمیدی لویی چش شده؟"
نایل بی مقدمه پرسید. لیم کاغذاشو مرتب کرد و اخم کرد
"نه"
نایل به راحتی تکیه داد و ولو شد. اون اوریو ها رو تو دهنش مینداخت
"بهش پیشنهاد داده ن"
نایل گفت و لیم ابروهاشو بالا انداخت
"چه پیشنهادی؟"
"نمیتونم بگم میری به هری میگی"
نایل گفت و اوریو های بیشتری تو دهنش ریخت...اون داشت مثل یه پسر بچه ی لجوج رفتار میکرد
"دهن لق خودتی"
لیم جواب داد و نایل شونه هاشو بالا انداخت. در خونه باز شد و زین وارد شد
"اوه هی نایییییی!"
زین با چشمای مهربون خسته ش گفت و نایل سرشو تکون داد. لبخند زین ناپدید شد
"چرا اخمو؟"
"شوهرت بهم میگه دهن لق"
نایل چغلی کرد. زین خندید و لیم با قیافه ای به نایل نگاه کرد که میگفت: فاک آف
زین کنار لیم نشست و پک از لباش گرفت
"نمیبینی بچه نشسته؟"
YOU ARE READING
keep holding me ‣ 2 ꗃ larry.ziam.lashton ✓
Fanfictionاونها زنده موندن، یعنی همدیگه رو نگه داشتن، ولی باید به این نگه داشتن ادامه بدن تا خوشبخت باشن *فصل یک رو بخونید تا بهتر متوجه این فصل بشید* *Peaceful Little Perfect Family :فصل سوم* #Larry #Ziam #Cake #Lashton #NiallHoran