keep holding me ‣ 2 ꗃ larry.ziam.lashton ✓

لشتون هیروین هفت

در خونه باز شد

اشتون برگشته بود خونه. لوک خیلی زود لب زخمیش رو توی آینه چک کرد و وقتی دید زیاد معلوم نیست نفس عمیقی کشید. اون جلوی اشتون پرید و باعث شد اشتون از جا بپره و دستشو بذاره روی قلبش

"وای پسر...ترسوندیم"

اشتون گفت و لوک دستاشو دور شونه های عضلانی اشتون انداخت...خوب یادش می اومد

"لوک عصبیه"

"چرا عصبی؟"

"من عصبیم چون اشتون عضلانیه و من نیستم"

لوک لبخند زد وقتی اشتون لباش رو روی لبای لوک فرود آورد...اون میتونست خستگی اشتون رو از پس بوسه ش احساس کنه...البته اشتون کار نمیکرد چون حقوق ماهیانه ش به حسابش واریز میشد...ولی لوک الان نمیدونست اشتون کجا بود

شاید پیش مشاورش

دندونای اشتون لب بالایی لوک رو آروم گاز گرفتن...لوک ناله کرد و بوسه شون رو عمیق تر کرد. ولی لبای اشتون به زخم تازه-خون-بند-اومده رسیدن لوک یه جوری شد و تنش لرزید...

بعد وقتی اشتون اونجا رو بوسید، لوک تونست مزه ی شور خون رو احساس کنه...زخم لبش که قسمتی از دهنش رو هم شامل میشد خون اومده بود

اشتون کنار کشید. لبای اونم خونی بود. اشتون به دهن خونی لوک نگاه کرد و رنگش پرید

"لوک...لو...ک"

اشتون با ناباوری بهش نگاه کرد ولی لوک سریع به دستشویی رفت تا خون رو بشوره...شیت!

"در رو باز کن لوک"

اشتون دوتا مشت به در زد. لوک در رو باز کرد و با حوله لباش رو که شسته بود خشک کرد

"این...من...من معذرت میخوام من گازت گرفتم"

"نه...این زخم بود...تقصیر تو نیست"

لوک گفت و وقتی اشتون با دقت بیشتری نگاه کرد، دید این زخمی نیست که با بوسه به وجود بیاد درضمن لوک پیرسینگ لبش رو درآورده بود

"ببینم"

اشتون گفت و با نوک انگشتاش کنار لب پایینی لوک رو لمس کرد

"لوک...به من نگو که خودت لبتو جویدی و زخم شد"

"خودم لبمو جویدم و خون اومد"

"این زخمی نیست که با دندون بشه درستش کرد"

"نه اش...همه چیز خوبه"

لوک گفت و اشتون دیگه جوابی نداد...در عوض، لبخند زد و دستشو دور شونه ی لوک انداخت

"خب...چه خبرا؟ کلوم که نیومده بود؟"

"نه...اون دیگه پیداش نمیشه ولی میترسم یه نقشه ای درکار باشه"

لوک با شک گفت و اونا وارد آشپزخونه شدن