کیک هومینگز یک

723 98 17
                                    

"چی شده؟"

لوک نگران پرسید

"کلوم از مامان و باباش جدا شده"

نایل گفت. اونا روی راحتیا نشستن

"اون که شیفته ی مامانش بود"

لوک با تعجب گفت. نایل شونه هاشو بالا انداخت

"از خونه بیرونش کرده ن"

"وات ده فاک؟"

"آره همون فاک! باباش بهش گفته تو یه بی عرضه ای مامانشم گفته زیادی لوسش کردن"

نایل گزارش داد

"نایل عوضی بازی که درنمیاری؟"

لوک با یه کوچولو امیدی که زنده نگهش داشته بود پرسید.

"اونشو نمیدونم"

نایل با نیش باز گفت

"فاک یو هورن"

"جدی میگم بیرونش کرده ن. اونم رفته تو یه خونه نمیدونم کجا و کی"

نایل گفت و اونا به اتاق اشتون رفتن. اشتون همه ی کامیک هاشو ریخته بود وسط و ابل با دهن باز به اونا خیره شده

"همش مال توئه؟"

ابل پرسید و اشتون با صدای نازکش تک خنده ای کرد. نایل گوشش رو گرفت

"فاک اشتون مگه دخترییییی؟"

نایل بلندتر داد زد و اشتون زبونشو براش درآورد

اونا کمی حرف زدن و مثل همیشه اشتون و لوک دعواشون شد

نایل چشمش به میز توی اتاق اشتون افتاد. یه بسته قرص روی میز بود. نایل خیلی موذی یه ورق از اون رو برداشت و توی جیبش گذاشت...این چه داروییه که رو میز اشتونه؟

حتما زین میدونه

نایل و ابل از اش و لوکاس خداحافظی کردن و لوک دوباره با اشتون تنها موند

درسته لوک دوست پسر خودشو داره و دوسش داره خیلی ولی این دلیل نمیشه که کراش قدیمیش رو از یاد ببره

اگه...اگه کراشش برگرده؟

نه اون نمیخواد به کلوم خیانت کنه. اگه یه روزی هم رابطه شون تموم شد، لوک میخواد کلوم تمومش کنه

لوک به کلوم زنگ زد و کلوم گفت جاش خوبه. اون با یه پسر دیگه هم اتاقی بود. لوک نگران نبود...

این میتونست دو دلیل داشته باشه

یا علاقه ش کم شده

یا به کلوم اعتماد داره

لوک به خودش تو آینه نگاهی انداخت و ته ریشش رو دید...

اشتون هم ته ریش داشت و الان موهاشو کوتاه کرده بود

اون همه جوره پرفکت بود...یا حداقل لوک اینطور فکر میکرد

آره...


***های گایز

ببخشید کمه ولی میدونین تازه رسیده م و هنوز جوّ واتپد رو کامل نگرفته م

دارم یه فکرایی برای این ف ف میکنم. این مدت که نبودم دیدم اصلا استریت نوشتن به من نیومده. پس خیلی شیک و مجلسی اعلام میکنم اینجا فقط نایل رابطه ی استریت داره

خب راحت شودم

درضمن برین به مقدمه ها یه نگا بندازین عوضشون میکنم الان

خیلی دوستتون دااارم به مسیح

مـ ـریـ ـلـ ـآ***

keep holding me ‣ 2 ꗃ larry.ziam.lashton ✓Onde histórias criam vida. Descubra agora