خب د مون هم تموم شد:)
امیدوارم تونسته باشم بخش کوچیکی از تابستونتون رو با این فف شیرین کرده باشم:)
یا حداقل یک بار خنده به لب هاتون آورده باشم:)
مرسی مرسی مرسی که به چرتو پرتایی که نوشتم فرصت دادین یه دنیا ممنونم شیگیل پیگیلایه خدم:)))
اونایی که واسه مرگ ادواردم بهم هیت دادن برن خجالت بخورن قبل از اینکه دمپایی صورتیامو بکنم تو حلقشون:|
عیش:|دیدین هپی اندینگ بووووود؟:))))
دوسش داشتین؟:')
ممنونم از همه ی کسایی که خوندنش و با نظر هاشون حمایت کردن...
لاو یو سو فاکینگ ماچ شیگیل پیگیلایه خدم:")😭❤
حالا بگین ببینم پایانش رو دوست داشتین؟شخصیتی بود که مورد علاقتون باشه؟
چه چیزیش رو بیشتر دوست داشتین؟
دیالوگ یا صحنه ای از فف هست که توی خاطراتتون بمونه؟:)
و اینکه راجب فنفیک بعدی هم ایده ای ندارم و نمیدونم قراره بنویسم یانه...
الانم فقط توی اینستا فعالیت میکنم دوست داشتین فن پیجو فالو کنین:)
1d_fans.ir
بازم میگم مرسی بابت تمام حمایت ها...
دلم واستون تنگ میشه...لاو یو ما لاوز:)😭❤
ESTÁS LEYENDO
the moon[L.S]
Fanficگاهی اوقات بعضی ها فقط متولد میشن تا میزبان تاریکی محض باشن... میزبان شیطان... زندگی... اون به هیچ وجه چیزی که توی قصهی پری ها تعریف میشه نیست... زندگی واقعی اینجاست... بین هرم سرد نفس هاش... بین این بازوهایه امن و بی احساس... بین این لب هایه سردو...