Part 23

1.3K 238 102
                                    

اون ستاره رو انگشت بزنید بعد شروع کنین
.
.
.

هری وارد همون راهرویی که زین گفته بود شد و با یادآوری خنده ی قشنگ لویی، دوباره لبخند زد، اون هرچقدم از دستش ناراحت و عصبانی باشه
نمیتونه اینو انکار کنه که لویی قشنگترین خنده های دنیا رو داره.

انتهای راهرو چندتا اتاق بود که روی یکیش نوشته بود Mr. liam(groom ) ،در زد و با شنیدن صدای بفرمایید وارد شد.

لیام کلافه توی اتاق راه میرفت و زیر لب چیزایی رو زمزمه میکرد.

_بیخود نیست زین میگه تو عروسی.

هری با خنده گفت و دکمه کتشو باز کرد و روی مبل ولو شد.

لیام با دیدن هری با عجله رفت سمتش و سریع بغلش نشست که باعث شد هری یکم از جاش بپره.

_چتههه؟

لیام قیافه خرس مهربون به خودش گرفته‌ بود و اضطراب از تمام چهرش میبارید

_هری من میترسم، نکنه نتونم؟ شاید بهتر بود بعداز ازدواج اِما رو میاوردیم، نکنه گند بزنم؟یعنی من شوهر خوبی میشم؟ وای اِما، اِما، من میتونم از پس یه دختر کوچولو بربیام؟ پدرخوبی میشم براش؟زین پشیمون نیست؟ جلوی عاقد گند نزنم؟ وای هری یه حرفی بزن من الان سکته میکنم.

هری تمام مدت با تفریح و خنده به لیام نگاه میکرد. خب معلومه اون بهترین همسر و پدر دنیا میشه، اینو همه میدونن.

_نخند عوضی من دارم دق میکنم توی دراز اومدی اینجا میخندی بهم؟

هری با لحن مهربون و اعتمادبخشی گفت
_لیام همه ی این فکرای بیخود رو بریز دور. تو بهترین همسر و پدر دنیایی. مطمئن باش زین امروز بهترین روز زندگیشه، امشب همه چی عالی پیش میره و شما شب مثل بقیه شباتون روهمین و تو اونموقع به استرس الانت میخندی.

قیافه لیام اروم تر شده بود که هری با لحن متفاوتی ادامه داد
_البته یه مشکل هست که دیگه نمیشه کاریش کرد.

انگار استرس لیام هزار برابر شد. دستای هری رو محکم گرفت و سمتش خم شد
_چی چیشده؟ وای خدا میدونستم یه چیزی میشه. هری حرف بزن چیشده؟

هری با صورت ناراحتی گفت
_اینکه تو پدر و همسر عالی ای هستی شکی نیست، مسئله توی انتخابته که داداشم گند زدی،حالا درسته از بچگی باهاش بزرگ شدم و داداشمه ولی اخه اون چش قشنگ چی داره چسبیدی بهش؟ بد سلیقه!

لیام اول بهت زده به هری نگاه کرد و بعد شروع به کتک زدن اون دراز عوضی کرد، لیام رسما داشت سکته میکرد و اون شوخیش گرفته بود.

هری با صدای بلند میخندید و فقط دفاع می‌کرد و میگفت خب جدی میگم جنبه داشته باش ولی لیام تا حرصشو خالی نمیکرد اروم نمیشد.

Who Like Me [L.S] *completed*Where stories live. Discover now