Part 25

1.3K 206 70
                                    

سلام عید همگی مبارک کلی

این پارتو بدون درنظر گرفتن ووتا اپ کردم چون امروز یک فرودینه و تولدمه😊💕

من اینجا یه توضیح باید بدم
عروسی زیام توی roof garden یه برج خیلی بزرگ بود که عکسشو براتون گذاشتم توی پارت23.

حالا اونجا غیراز اینکه یه باغ خیلی خیلی خیلی بزرگه و هزارتا امکانات مثل استخر، چند مدل بار مختلف، پیست رقص، استیج و غیره داره

دوباره روی خودش یه طبقه کوچیک مثل عرشه کشتی ها داره که زین و آستن اونجا باهم حرف میزدن.

هیچی دیگه همین.

ووت بدین قبل خوندن. وضع ووتا همینطور باشه منم اندازه پارتارو کم میکنم. ووت بدین دیگه.

خلاصه بوس به همتون
.
.
.

_فقط بگو چی میخوای تا هیچی به کسی نگی و دهنتو بسته نگه داری.

آستین لبشو با زبونش تر کرد
_لویی.

زین چند ثانیه ساکت موند و بعد با تعجب گفت
_من چجوری لویی رو بدم به تو؟ مگه دست منه؟ تو هری رو نمیشناسی؟

آستن سیگار دیگه ای روشن کرد و پاشو روی پاش انداخت
_برای همین به تو دارم میگم.

زین کنار آستن نشست
_واقعا فکر کردی من چجوری میتونم اینکارو کنم؟ لویی و هری جونشون بهم بستس.

آستن پوزخندی زد و گوشیشو درآورد و سمت زین گرفت

زین با دیدن فیلم رقصیدن لویی توی بغل آستن با دهن باز گفت
_غیرممکنه...هری اینو دیده؟ میدونه؟

آستن گوشیشو برگردوند توی جیبش
_اون اینارو دیده ولی هنوز عکس العملی نشون نداده. من میخوام تو آتیششو داغ کنی.

زین گیج شده بود، ینی هری اینو دیده و هنوز با لویی اوکیه؟ قضیه چیه؟
_درست بگو قضیه چیه، لویی چرا باید با تو اینطوری برقصه؟

Who Like Me [L.S] *completed*Where stories live. Discover now