[آهنگ این قسمت: Faded by Conor Maynard...هر وقت 🎵 دیدین پلی کنین...ممنونم💙]
بالاخره کریسمس اومد.چند روز دیگه هم سال جدید می رسه؛۲۰۱۷!یک سال و چند ماه شد که وضعم اینه.کی باورش میشد انقدر طول بکشه؟
توی اتاقم یه درخت کاج تزیین شده هستش با کلی ربان قرمز دور و بر اتاقم.هری یه ذره از موهام و مثه یه تل بافته بالا سرم و پایینش یه ربان قرمز زده.به دستامم لاک نقره ای زده و با کلی دقت و ظریف کاری دوتا برق سبز روش کشیده.دروغ چرا،قشنگ شدن!
مامان و بابام طبق معمول هر سال کلی مار ریخته سرشون که باید تحویل بدن ولی نه مهمونی میرن و نه مهمونی میگیرن.قرار گذاشتن تا سال نو کاراشون و تموم کنن تا بتونن پیشم باشن.
هری...هری حاضر نشد بره پیش مامانش و جما.از این کارش ناراحتم؛خیلی زیاد!تعطیلات به این توپی میتونه با خانواده اش باشه اون وقت خودش و حبس کرده تو این بیمارستان خفه مرده کنار یه تیکه گوشت رو تخت که به زور دستگاه ها زنده مونده!اون واقعا دیوونه اس...
بعضی از دکترا و پرستارا همین یه روز و مرخصی گرفتن که کنار خانواده هاشون باشن.بیمارستان خلوت تر از روزای دیگه اس.همین طور دارم بین اتاقا قدم میزنم و به داخل اتاقا نگاه میکنم.بیشتر آدمایی اینجا زنده ان.شاید توی بیمارستانن ولی زنده ان!درد دارن،پا یا دستشون شکسته،دارن شیمی درمانی میشن،بستری ان به خاطر اینکه چند ساعت دیگه موقع زایمان یا عمله...ولی...بازم میگم...زنده ان!
زنده...زنده...زنده...
حسودی میکنم بهشون.خیلی شدید.چرا من مثه اونا زنده نیستم؟چرا؟
همه آدما سن ۱۸ سالگیشون کلی بهشون خوش گذشت،کارای جدید و تجربه کردن،مدرسه رو تموم کردن،آماده شدن برا رفتن به دانشگاه اما من چی؟
از اولش تا همین الان تو کما بودم؛این خواب مصنوعی لعنتی که معلوم نیست تهش چی میشه.
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
-We wish you a merry Christmas
We wish you a merry Christmas
We wish you a merry Christmas and a happy new year...
این آهنگ و از صب تلویزیون ۱۰۰۰ بار پخش کرده...واقعا عصبیم کرده...کدوم کریسمس مبارک؟!؟!ها؟!کاش میشد تلویزیون و خفه کنم!
هری کنارمه و به تلویزیون خیره شده.واکنشی به شعر نداره اما حس میکنم اونم عصبانی کرده.همین الان کنترل و برداشت و خاموشش کرد.خدا رو شکر!
برگشت سمتم.یه لبخند کوچولو روی لباشه.داره صورتم و برانداز میکنه.اینجوری نگام نکن...دلم تنگ میشه!نکن پسر اینکارو باهام!ولی اون نمیشنوه من چی میگم...فقط داره نگام میکنه...دستش و آورد بالا سمت صورتم.با شست انگشت دست راستش داره گونه ام و نوازش میکنه.بقیه انگشتاش هم لای موهامهً و آروم دارن تکون میخورن.
-امسال از پارسال هم قشنگ تر شدی...نمیدونم چی باعثش شده...ولی هر چی که هست...خیلی خوشگل شدی!
سرم پایینه...نمیخوام نگاه کنم...از الان میخواد رفتن و برام سخت کنه.نمیدونم چه حالی میشه اگه ببینه دیگه نیستم!
ESTÁS LEYENDO
I Lost You (Harry Styles)
Fanficشب از جایی شروع میشه... که تو... چشمات و میبندی! By:@FreakBita
