جونگکوک سرشو تو گردن جیمین فرو برد و بوسه های آرومی روش میذاشت که کاملا با فشار انگشتاش رو پهلوی جیمین در تضاد بود. انگار میخواست جیمین رو از این هم به خودش نزدیک تر کنه و جیمین با حلقه کردن دستاش دور گردن جونگکوک اینکارو براش انجام داد. جونگکوک با هر چند بوسه یه بار زبونش رو روی پوست جیمین میکشید و اونقدر اینکارو کرد تا به انحنای گردنش رسید.
با دهن باز بوسه ای روش گذاشت و آروم لباشو رو یه نقطه جمع کرد و شروع به مکیدنش کرد. جیمین دستاشو تو موهای جونگکوک فرو برد و اونو به خودش بیشتر فشار داد. چشماشو بسته بود و از اینکه بلاخره این اتفاق واقعا داشت میفتاد لبخند بی جونی زد. جونگکوک بعد از اینکه مطمئن شد رد مکیدنش میمونه اون نقطه رو لیسی زد و سرشو عقب کشید و بالا اورد تا دقیقا روبروی صورت جیمین باشه.
-"تو بدون هیچ کار خاصی هم تمام حس مالکانه ی منو برانگیخته میکنی و باعث میشی بخوام مطمئن شم تماما مال منی" جونگکوک با نگاهش روی مارک گردن جیمین گفت و با دهن باز نفس میکشید.
+"منم میخوام بهم نشونش بدی"-"منم قراره بهت نشونش بدم" با گفتنش لباشو روی لبای جیمین گذاشت، دستاشو از رو پهلوهاش گرفت و دور کمرش حلقه کرد اونو به خودش فشار داد. هردفعه لباشو محکم میمکید و باعث شده بود جیمین نفسای سنگینی از دماغش بکشه. بعد از یه مدت لباشونو با صدا از هم جُدا کرد و از گونه ش تا گوشاش رو بوسید.
-"تو توی لباسای من، شدیدا جذابی لعنتی"بین بوسه هاش میگفت و همزمان با گفتنش دستاشو روی دکمه های پیرهن تن جیمین برد و شروع به باز کردن دکمه هاش کرد. با رسیدن به پایین ترین دکمه گاز آرومی از نرمه ی گوشش گرفت و عقب کشید. با کشیدن دستش رو قفسه ی سینه ی جیمین لرزی به بدنش وارد کرد. انگشتاشو آروم به نوک سینه ی سمت چپش برد و آروم روی نوک سفت شدهش کشید. با هر حرکت دستش بدن جیمین زیرش واکنش نشون میداد و جونگکوک عاشق حساسیت زیاد بدنش بود. آروم سرش رو پایین برد و بوسه ای سمت چپ قفسه ی سینه ش زد، لباشو همونجا باز کرد و با خیره شدن به چشمای جیمین لباشو آروم سمت پایین کشید تا به شکمش رسید.
دوباره دستاشو سمت پهلوهاش برد و چنگی بهشون زد، یه کم پایین تر از ناف جیمین رو بوسید و دستاشو پایین کشید و روی کش شورت جیمین نگه داشت.
با برخورد نفساش به پوست شکم جیمین، پوستش دون دون شد. جونگکوک لبخندی زد و از روی شورت، دیک نیمه سفت جیمین رو بوسید. جیمین دستشو به موهای جونگکوک رسوند و با یه کم بالاتر اوردن لگنش دیکش رو یه بار دیگه به لبای جونگکوک زد.جونگکوک چنگ محکمتری به جیمین زد و از پایین نگاهش کرد.
-"تو داری تحریکم میکنی کنترلم رو از دست بدم جیمین"
جیمین چشمای خمارش رو به زور باز کرد و آروم پایین رو نگاه کرد.
+"منم ازت نخواستم خودتو کنترل کنی"
جونگکوک خودشو بالا کشید و انگشتاشو تو انگشتای جیمین گره کرد و دستاشو بالای سرش روی تخت برد.
-"قبلا تجربه ای داشتی؟"
YOU ARE READING
In exchange for Him || kookmin
Fanfictionفیک [Completed] ژانر: اسمات/ انگست/ رمنس/ AU کاپل فرعی: سوپرایز Ceo Jungkook, College student Jimin _______ همون روزی که خونهی کوچیکشون بزرگ شد، وقتی از غذای کافی نداشتن رسیدن به اینکه هر روز و شب میتونستن بهترین غذاها رو بخورن، وقتی بهش گفته شد ا...