Season 2 ch 20

886 170 176
                                    

سعلااااام
میصصص یووووو؛ واقعا میص یو:)
این مدت که گوشیم داغون بود حسابی گرفتارم بودم به خاطر تاخیری که بین اپا بود من واقعا شرمنده ام.
ولی دیگه هرچی بود گذشت و به اخرای فار رسیدیم:)
دوست دارم نظراتتون رو بدونم برای پایانش
قبل خوندن این اپ نظراتتون بگین حتی میخواین بعدش هم بگین 😂
چپتر کوتاهه ولی فول زیامه^-^
و میخوام بدونید خیلی ممنونم بخاطر صبرتون:)💚

اهنگ این چپتر

my tears ricochet - taylor swift

****

- کجا داریم میریم؟

زین همونطور که به صدای سنگ ریزه های زیر چرخ های ویلچر گوش میداد با لبخند سرشو خم کرد و کنار گوش لیام زمزمه کرد

- یه جایی دور از این همه ادم که همشون با یه مشت حرف مفت وایسادن بالاسرت که حرکت کنی و خودشونو خالی کنن و بگن این کارو بکن اون کارو نکن

صاف ایستاد و این بار بلند داد زد

- اصلا من میخوام بمیرم خانوم دکتر مشکلش چیه؟

لیام سری از تاسف تکون داد و به کلمه خانوم دکتر که بی شک به کندال برمیگشت لبخند زد.

- حالا میخوای دور بشی ازشون به این فکر کردی که میخوایم کجا بریم؟

زین لبخند موزیانه ای زد و کنار ماشینی که هری در اختیارش گذاشته بود ایستاد.

- در خونه مامان تریشای من همیشه بازه برای پسرش!

با دست به نگهبان اشاره کرد تا کمکش کنه تا لیام رو روی صندلی کنار راننده بشونه و بعد ویلچر رو توی صندوق بزاره.

- این وقت شب آخه!

زین سعی کرد حرف نزنه تا نفس نفس زدنش زیاد به چشم نیاد. درو بست و پشت به لیام نفس عمیقی کشید. ماشینو دور زد و نگاه لیام با زین حرکت کرد. خوب میدونست این رفتارای ناگهانی زین بخاطر چی بود. پس فقط دل به دلش میداد و میذاشت امشب بگذره.

- فرق نداره کی! فرق نداره چه ساعتی از روز تریشا همیشه نگرانه و چشماش به دره تا من برم اونجا

ماشینو روشن کرد و دنده عقب گرفت. شاید حرف زدن زیاد بعد سه سال سکوت یکم سخت میشد. اما نمیخواست سکوت کنه باید تا میتونست حرف بزنه.

- اولا فکر میکردم وقتی آنه نیست یعنی من بی کس و کارم یعنی من بدبخت ترین ادم زمینم یعنی دیگه کسی نیست که بتونم شاید یه روزی مامان صداش کنم... دیر فهمیدم اما تریشا از آنه هم مامان تر بود

از دروازه در رد شد و نیم نگاهی به لیام انداخت و لبخند زد.

- یکم بعدتر از یه فرشته خبردار شدم تازه فهمیدم اووه زینی تو زیادی خوشبختی چون علاوه بر تریشا یه فرشته نجات هست که زیادی مراقبته

far from love [Z.M]°•°[L.S]Where stories live. Discover now