~•41🕷️

28 8 13
                                    

(Vol 5 : spider style )

🎵: Ocean Drive - Duke Dumont
🕷️You can listen on Telegram channel :
Eunoiabook

🎵: Ocean Drive - Duke Dumont🕷️You can listen on Telegram channel :Eunoiabook

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

(داستان از نگاه نیکولاس)

صحنه ای که قبل از رفتنش یه نگاه غمگین بهم کرد و رفت از جلوی چشمام پاک نمیشه.

"نیک، می دونی که می تونی بری دنبالش؟" آلیس آروم زمزمه کرد و آخرین چسب پانسمانمم زد. نه من لیاقتشو ندارم ! من یه عوضیم که اونو بازی داد و نه تنها این اگر الان برم دنبالش مطمئن نیستم که چه بلایی سرش میاد! ما هر لحظه ممکنه وحشیانه کشته بشیم یا در بهترین حالت پلیس مارو دستگیر کنه! اون راحت می تونه زندگی نرمالی داشته باشه "زود تمومش کن آلیس" من سرد گفتم امیدوارم اون به دل نگرفته باشه چون من دست خودم نبود!

"هنوزم می خوای ادامه بدی؟ما می تونیم همه چیز رو فراموش کنیم نیک"دستبند ژولیت رو توی دستم فشردم. دستبندی که یه گوشه پرت شده بود. من آخرین لحظه ی که مادرم توی چشم هام نگاه کرد و بعد چشم هاشو بست رو نمی تونم فراموش کنم ! دلم می خواد فراموش کنم و با ژولیت فرار کنم ! ولی نمی تونم من وقتی پدرم رو دیدم که بطری الکل رو به سمت دیوار پرت کرد و فریاد زد که دیگه نمی خواد زندگی کنه رو نمی تونم فراموش کنم!

و من...من نمی تونم رها کنم. مثل بازی شطرنجی که هر لحظه ممکنه سفید کیش و مات شه و یا کیش و مات بکنه! هر حرکت اشتباه باخته! اونا فهمیدن که من کیم و الان دیگه نقاب و ماسک کار ساز نیست من باید از خانواده جدیدم محافظت کنم حتی اگر بمیرم ! حتی اگر به قیمت جونم تموم بشه !

بی حرف بلند شدم و سمت سرویس بهداشتی رفتم تا صورتمو آب بزنم توی آیینه به خودم نگاه کردم . چقدر تنها شدم! کاش وقتی قراره یکیو از دست بدیم هیچ وقت بدستش نیاریم چون این خیلی دردناکه! من یادم میاد که بعد از از دست دادن خانوادم انقدر سخت تمرین می کردم که از خستگی بیهوش می شدم. ولی الان ژولیت فرق داشت. اون با موهای فرش و لبخند زیباش درست دستشو روی زخم های قلبم گذاشته بود. من حتی متعجب ام که اون چقدر می تونه شجاع باشه!  شجاع بودن به معنی نترسیدن نیست، من خودم وقتی با این آدما مبارزه می کنم عین بید می لرزم ولی شجاعت یعنی بتونی با ترست کارتو انجام بدی و این دقیقا تعریف ژولیت بود.

Eunoia Onde histórias criam vida. Descubra agora