~•12♟️

33 10 4
                                    

🔞توجه :این قسمت صحنه های خشن و کلمات نامناسب داره .برای افراد زیر ۱۸سال توصیه نمیشه🔞من خلاصه ای از این قسمت شروع قسمت بعدی قرار می دم پس اگر محدودیت سنی دارید، نخونید!
با تشکر :)♥️

🎵: All the good girls go to hell - Billie Eilish
♟️ You can listen on Telegram channel :
Eunoiabook

🎵: All the good girls go to hell - Billie Eilish♟️ You can listen on Telegram channel :Eunoiabook

Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.

(داستان از نگاه ژولیت)

سم دقیق رم رو نگاه کرد و گفت "باید امتحانش کنم " اون تجهیزات کامپیوترش خیلی پیشرفته بود و من تقریبا چیزی ازش سر در نمیاوردم.

یه آپارتمان حدود ۷۰ متری داشت که یه آشپزخونه کوچیک با کابینت های مشکی خاکستری توی سالن مستطیل شکل کار شده بود و یه گوشه از سال دوتا مبل دونفره مشکی قرار داشت که رو به روش تلویزیون به دیوار نصب شده بود و گوشه دیگه تجهیزات کامپیوتری سم بود که اگر نیک نمی گفت اون‌ مهندس کامپیوتره فکر می کردم ‌که شاید هکر یا گیمری چیزی باشه!
داخل سالن درب ورود به اتاق خواب هم بود هر چند من داخل اتاق رو ندیدم.

سموئل رم رو توی دستگاهی گذاشت و سعی کرد اون رو باز کنه که صفحه پر شد از خط های رنگی رنگی  "اوه خب خوبه "

من با کنجکاوی نگاهش کردم تا شاید درک کنم چه چیز خوبی توی این خط های رنگی دیده و همزمان یکم از موهیتو ای که برامون ریخته بود خوردم .

"اون نشکسته فقط خراب شده باهم فرق می کنن . اگه بشکنه اطلاعات روش درجا پاک میشن اما اگر اصطلاحا 'کُرابتِد' شده باشه میشه یه کارایی کرد . چه بلایی سرش اومده ؟"

"خورده زمین و شاید پای یه نفر رفته باشه روش نمی دونم " ساده بهش توضیح دادم و اون رم رو گذاشت رو میزش و گفت

"دو ساعت زمان می بره . اون رم قدیمیه "
اون بهم گفت و شروع کرد به زدن سریع دکمه های روی کیبوردش! "باشه مشکلی نیست ممنون " من بهش گفتم.

Eunoia Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang