❌31: Whipped❌

1.6K 146 109
                                    

جنی آرنجشو برای پشتیبانی به دیوار تکیه داده بود در حالی که با دست آزاداش از پشت گردن لیسا رو گرفت و در همین حین لیسا انگشت دوم خودش رو سخت تر به داخل فشار داد. جنی جیغی از لذت بیرون داد اما لیسا سریعا دهنشو پوشوند.

"عزیزم صداتو کنترل کن، گیرمون میندازن."
لیسا از پشت روی گوش جنی زمزمه کرد.

در همین حین لاله گوشش رو دندون گرفت و کشید، اما از طرفی هم غیر قابل انکار میخواست ناله جنی رو بشنوه و ترس از گرفتار شدن در حین سکس آتش اونو بیشتر میکرد.

همونطور که آهسته و دردناک پمپ میکرد و ازش خارج میشد، جنی زانوهاش ضعیف تر شد، چشماشو بست و لباشو گاز گرفت تا ناله هاشو سرکوب کنه اما لذت شدیدتر میشد. اون میتونست احساس کنه انگشتا داخلش حلقه میشن، پیچ میخورن و به نقطه جی اون ضربه میزنن.

"اوه... اوه... آخ لیسا...!"
جنی بین ناله هاش زمزمه کرد.

صدای نالیدن لیسا رو از گردن تا پایین شونه هاش میشنید که همچنان به مکیدن و لیسیدن پوستش ادامه میداد. میدونست که بعد از این به هیکی مبتلا میشه اما دیگه اهمیتی نمیداد چون ذهنش پر از شهوت بود.

لیسا دست آزادشو از لگن تا زیر بلوز جنی و سینش ردیابی کرد و با هر لمس بیشتر برقی به بدنش منتقل میشد و اونو وحشی میکرد. سوتین جنی رو سمت بالا هل داد و یکی از سینه هاش رو حجامت کرد و اونو به آرومی فشار داد، نیپلش رو به بازی گرفته بود یا تقریبا اونو فشار میداد. طوری که لیسا لمسش میکرد که انگار مدتهاست آرزوش میکرده.

لیسا میتونست احساس کنه که جنی در حال فشردن دندوناش بهمدیگس، میدونست دوست دخترش به زودی به اوج میرسه اما با بیرون کشیدن انگشتش اونو انکار کرد و باعث ناراحتی جنی شد، میخواست ناله هاش بیشتر طول بکشه پس اونو عقب انداخت.

"آحححح! فاک، لیسا! لطفا سریعتر..."
جنی با صدای بلند داد زد.

بعد لیسا انگشت شصتشو روی کلیت جنی حرکت و اونو مالش داد. در حالی که که سریعتر و خشن تر به داخل پمپ میزد صداهای شهوانی ایجاد میشد. سر جنی دچار سرگیجه و از عصبانیت وحشی شد چون بالاخره با فریاد زدن اسم لیسا به اوج خودش رسید.

لیسا هنوز انگشتاشو بیرون نکشیده بود و همچنان ارگاسم طولانی مدت جنی ادامه داشت. بعد که جنی به اوج رسید تقریبا لرزید اما لیسا اونو گرفت و دستاشو دور کمرش محاصره کرد. وقتی انگشتاشو بیرون کشید برای تمیز کردنش اونو لیسید.

"هومممم عزیزم تو واقعا مزه خیلی خوبی داری."
لیسا روی گوش جنی زمزمه کرد اما اون به سختی نفس نفس میزد و حتی نمیتونست یک کلمه هم بگه.

بعد از سکس داغ و بخار آمیزشون در حالی که هنوز نفساشون سنگین بود از دستشویی بیرون رفتن، جنی که هنوز زانوهاش ضعیف بود برای حمایت بازوی لیسا رو کشید.

You stole my heart {Translated}Where stories live. Discover now