Teaser 🎨

37.9K 2.5K 475
                                    

روی صندلی چوبی داخل اتاق نشسته بود، به سیگارش پک میزد و نفسش رو توی سینه اش حبس میکرد و بعد برای محو کردن صحنه ی رو به روش دودش رو بیرون میداد اما باز هم اون صحنه بعد از ثانیه ی کوتاهی، واضح و واضح تر میشد و دوباره چنگی میشد و دل بیچاره اش رو زخمی میکرد.
اون دخترک زیبا بود. موهای حنایی، پوست یخیش و کک و مک های صورتش اون رو زیبا تر و خاص تر میکرد، حالا هم توی پیراهن مردونه ی جونگکوک که به زحمت تا قسمتی از ران هاش رسیده بود خواستنی تر میشد، به جونگکوک حق میداد که اونطور کمر ظریف دخترک رو میون دست هاش بگیره و با صدای خش دار گرامافون باهاش برقصه!
صحنه ی زیبایی جلوش بود اما درد داشت و تلخ بود، با این حال خیره شدن به جونگکوکی که حالا موهای بلندش کمی حالت گرفته بود و با بالا تنه ای برهنه با اون دختر میرقصید رو دوست داشت.
وقتی پشت دخترک ایستاد و دست هاش رو دور کمرش حلقه کرد و لبش رو به گردنش رسوند باز هم پکی به سیگارش زد و به رد های قرمز روی گردن دخترک که یادگاری هم خوابی دیشبش با جونگکوک بود خیره شد، باز هم کامی از سیگارش گرفت، میدونست وقتی این دخترک از این اتاق بیرون بره دیگه هیچوقت برنمیگرده، میدونست تمام این لبخند های جونگکوک ساختگی هستن اما باز هم دلش آروم نمیگرفت و به شب های دیگه ای فکر میکرد که وقتی پاش رو به این خرابه بزاره باز هم صدای یک نفر دیگه رو بشنوه!
آهی کشید، نگاهش رو به رقص پاهاشون داد و به حرکات کشیده شدن پاهاشون روی زمین خیره شد، چند ثانیه ای همونطور به زمین خیره موند و بعد با تصویر هایی خیالی ای که روی زمین ایجاد میشد لبخندی به لب آورد و به نقشه های توی ذهنش فکر کرد.
با تموم شدن اون آهنگ جونگکوک بالاخره دست از رقصیدن با اون دختر برداشت و به یکباره چهره ای جدی به خودش گرفت:
- خوش گذشت! لباسات بیرونه!
دختر موهای فر حناییش رو کنار زد و دستی رو سینه ی جونگکوک کشید:
- فراموشت نمیکنم سنیور جئون
جونگکوک بی توجه به دختر به سمت تهیونگ رفت، روی پاهاش نشست و دستش رو روی گردنش انداخت، سیگارش رو از دستش گرفت و به لب های خودش رسوند:
- تو فکری!
دستش رو دور کمر باریکش انداخت و به چشم هایی که بهش خیره بود چشم دوخت:
- امشب با من اینطوری میرقصی! با پاهای رنگی روی بوم...

.............

هایی مونلایک هستم با یک فیک جدید اومدم😬
همونطور که نوشتم ژانرش سکرته:) چون بیشتر از ۱۳ ۱۴ تا ژانر داشت و به خاطر همین گفتم خودتونید تو طول فیک حدسش بزنین☺
امیدوارم دوستش داشته باشید:)

COLORS | VKOOK-HOPEMINNơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ