Part5 - Maroon 🎨

6.7K 886 410
                                    

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


Part 5: Maroon

پارت پنجم: آلبالویی

از وقتی اون مرد رو توی کازینو دید اخم هاش تو هم بود. تمام کارهای متعلق به اون‌ مرد باعث می‌شد تا دندون هاش رو محکم بهم فشار بده. نفسش رو با حرص بیرون داد و بالا سرش ایستاد و وقتی واکنشی ازش نگرفت گلس مشروب رو روی میز گذاشت و با اخمی که هر لحظه پررنگ تر می‌شد به هانس نگاه کرد:

- می‌دونید که چقدر جونگکوک منتظرتونه!

هانس که تنها چشم هاش رو به کارت های توی دستش دوخته بود گلسی که جیمین تازه براش آورده بود رو برداشت و کمی ازش سر کشید:

- خودت خوبی؟

جیمین سرش رو به نشونه ی تاسف تکون داد، نمی‌دونست اگه جونگکوک بفهمه اون دوباره به ونیز اومده و بدون ملاقات باهاش از این شهر رفته چه حالی می‌شه:

- دقیقا می‌دونید چه شب هایی اینجا پیداتون بشه، یکشنبه هایی که اون باید پیش مادام بمونه!

هانس بی توجه به حرف جیمین کارتی رو وسط میز انداخت و با خنده و صدای بلندی گفت:

- فلاش!

نگاهی به چهره های وا رفته ی دور میز انداخت و بعد دوباره به سمت هانس که با خوشحالی ژتون های روی میز رو جمع می‌کرد برگشت:

- جواب من رو که نمی‌دی! حداقل دیگه نیا به این شهر! بذار فراموشت کنه!

هانس که با خنده مشغول جمع کردن امتیاز هاش بود با دست از کسایی که با نا امیدی از دور میز پا می‌شدن خداحافظی کرد:

- این طرز صحبت کردن با من نیست بچه!

جیمین لبش رو گزید و بعد تا می‌خواست از اونجا بره هانس گفت:

- میام می‌بینمش! ناراحت نباش!

جیمین با خوشحالی بهش نگاه کرد و بعد سریع کوتاه هانس رو از پشت صندلی بغل کرد:

- دوستت دارم!

هانس خنده ای کرد و ضربه ای به کمرش زد، جیمین هم با خوشحالی سینی چوبی رو برداشت و با لبخندی از میز دور شد، سرش رو برگردوند و به ساعت بزرگ روی دیوار نگاهی کرد. اون از صبح زود مشغول نظافت‌کاری و سرویس دادن بود و نمی‌دونست رئیسش کی قرار بود دست از سرش برداره!

COLORS | VKOOK-HOPEMINWhere stories live. Discover now