بعد از رفتنه سهون داخله خونه برگشته بود و چشم غره هايه چانيولو تحمل كرده بود!بكهيون با خودش فكر كرد كه خيلي زياده روي كرده؟
و تند حرف زده؟
ولي به تخمايه كوچولوش!چانيول واقعا رو اعصابش رفته بود!-ميشه بس كني؟
لي-با مني؟خيلي خوردم؟
سوهو-معلومه!كله خوراكياشو تموم كردي!
-با چانيولم!
لي چيپسو چپوند تو دهنش و با خش خش گفت-بس كن چانيول!
چانيول-چيو؟لي شونه هاشو بالا انداخت و گفت:همون چيزي كه بكهيون ميگه رو!
سوهو دستاشو به سرش كوبيد و نفسشو كلافه بيرون داد:اين احمق نيس؟
لي-تو عاشقه همين خنگيم نشدي بيبي؟
-نه!لوهان از اتاق بيرون اومد و گفت:برايه ساعت٤ فردا وقت دكتر گرفتم برات بكهيون،ميري ديگه؟
بك-هوم ميرم!لي-من نمياما!
لوهان-كي گفت تو بري؟
لي-پدره بچه بايد بره!
لوهان-تو باباشي مگه؟لي-فاك مگه من نيستم؟
چان-سوهو اينو از اينجا ميبري يا نههههه؟؟
لي-يولااا تازه منو ديدي عزيزم،بعد ميخواي بيرونم كني؟
سوهو-هيس ديگه!
لي-چشم!لوهان تو فكر رفته كه كي بايد با بكهيون بره؟
پدره بچه؟پدره بچه كيه؟
يول و بكهيون؟يول و بكهيون!
اره اونا بودن،لوهان اضافه بود؟
با پيچيدنه دسته چانيول دوره كمرش از فكر بيرون اومد:هي بيب به چي فك ميكني؟لو-تو با بكهيون ميري؟
چان-اگه بچه ها باهاش برن من ديگه نميرم!
لوهان با ديدنه بكهيون كه بهشون زل زده بود و صداشونو ميشنيد به چشماش نگاه كرد و ميتونست جمع شدنه اشكو پشته پلك هايه بكهيون ببينه!
لو-خوبه!لي-هي بك،به حرفم گوش ميدي؟
بك-چي گفتي؟لي-گفتم الان بريم،جنسيت بچه معلوم ميشه؟
بك-ارهه!سوهو-جشنه تعيين جنسيت ميگيرين؟
بك-اووم فك نكنم!من نميدونم!لي-الان صدايه قلبشم ميشنويم؟
بك-معلومههه،خوندم تو ٤ ماهگي ديگه ميتونيم بشنويم!
چانيول با كنجكاوي به حرفاشون گوش ميداد!لوهان با ديدنه رد نگاهه چانيول كه رويه بكهيون و شكمش بود،نفسه عميقي كشيد و گفت؛ميخواي باهاش بري؟
YOU ARE READING
Where is my child?
Fanfiction👶🏻where is my child? ✨Omegavers,Smut,Angest,Mperg 💫Chanbaek,Hunhan,Kaisoo بيون بكهيون ٤امين بچه ي خانواده ي بيون و يه امگاس!پارك چانيول تك پسره خانواده پارك و يه الفاس كه عاشق دوس پسرش لوهانه! چي ميشه اگه لوهان بفهمه كه نميتونه براي براي خانواده...