چانيول سرشو تو دستاش گرفت و كلافه به برگه ها و ليست كاراش نگاه
كرد اون امگاي لعنتي نميزاشت ارامش داشته باشه، اين دومين هيتي بود
كه بكهيون داشت و اون امگا اينقدر بهش زنگ زده بود و پشته گوشي ناله
كرده بود كه چانيول ميخواست بي خيال همه چيز بشه و برگرده و اون
.لعنتي رو جوري به فاك بده كه نتونه از جاش بلند بشه.
________
بكهيون به گوشي تو دستش نگاه كرد و خنده بلندي كرد،اين ٢ماه به قدري
چانيولو اذيت كرده بود كه حد نداشت!اوه هيچ وقت چشماي گنده شده و عصباني چانيولو موقعي كه يه ديلدويه صورتي تو دستش ديده بود رو فراموش نميكرد!
بعد از اين كه تو يكي از تماس تصويري ها وقتي كه خودشو به فاك دميداد و ديده بود الفاشم از اون طرف با ديكه بادكردش درگيره و به بكهيون نگاه ميكنه گوشي رو تويه صورتش گرفته بود و گفته بود:
سخت شدي الفا؟دوس داري بيشتر امگاتو ببيني كه خودشو به فاك ميده؟ ميخواي كام شدنمو ببيني؟چان: اره ادامه بده!
بك: هووم خوب چون تو خيلي ساكتي و هيچ ريكشني از طرفت نميگيرم تصميم دارم تماسو قطع كنم ميتوني بري با پورن خودتو راحت كني فعلا ددي يول.
_____________
با استرس ناخوناشو ميخورد و شماره كاي و كيونگ رو ميگرفت اميدوار بود هنوز سواره هواپيما نشده باشن!
به بيول كه رو تخته بيمارستان بود و سرم تو دستش بود نگاه كرد و بغضشو قورت داد!
شماره سهونو گرفت.
سهون:الو بك؟
بك:سهونا؟
سهون:كجايي؟ببين لوهان حالش خوب نيست و رفته بيمارستان ميتوني بري پيشش؟يا دوستاتو بفرستي پيشش؟
بك:من نميتونم سهون...بيول حالش بده.. تو كجايي مگه؟
سهون:اوه كه اينطور!من واسه فشن شوم رفتم مسافرت!لوهان الان زنگ زد و گفت حالش بده و رفته بيمارستان!
بك:ببخشيد نميتونم برم كنارش...
سهون:حله من بعدا بهت زنگ ميزنم!
بكهيون به گوشي قطع شده نگاه كرد و با خودش فكر كرد چرا حتي نپرسيد بيول چشه و يا حالش خوبه يا نه؟
YOU ARE READING
Where is my child?
Fanfiction👶🏻where is my child? ✨Omegavers,Smut,Angest,Mperg 💫Chanbaek,Hunhan,Kaisoo بيون بكهيون ٤امين بچه ي خانواده ي بيون و يه امگاس!پارك چانيول تك پسره خانواده پارك و يه الفاس كه عاشق دوس پسرش لوهانه! چي ميشه اگه لوهان بفهمه كه نميتونه براي براي خانواده...