خب گایز برای امشب می خوام یکم حرف بزنم...
از اونجایی که در شرف افسردگی دوباره هستم قراره یکم پر حرف بشم...
امیدوارم یکم تحملم کنید=)...
حوصله چرندیاتمو نداشتین هم که برین واقعا امشب ناراحت نمیشم (مثل چی دارم دروغ میگم ولی عیب نداره نمیخوام اعصابتون به هم بریزه=)
خب داشتم راجب بوک هام و تفاوت ها شباهت هاشون با بقیه بوک ها فکر می کردم و دیدم از خیلی جهات سطح پایینی دارن=/
مثلا اوایل عدالت قلم خیلی نابودی داشتم=/
البته عجیبم نیست اون موقع رسما یه نویسنده نبودم هرچند الانم نیستم=/
بعضی وقتا به عدالت و پارتای اولش که نگاه می کنم میگم که خب اون موقع هنوز اول راه بودم و تا پیدا کردن قلم واقعیم نیاز به زمان داشتم=/
الانم میخوام بشینم ادیتش کنم حوصله ندارم=(
گفتم فصل اول تموم بشه بعد که میرم استراحت تا فصل 2 ادیتش کنم=/
(گفتم که دارم دوباره افسردگی میگیرم نمیتونم الان چیزی رو تو ذهنم نگه دارم بقیه چیزا رو به خانوادم میگم اینا رو خبر ندارن میام اینجا میگم*خنده بی حال*)
به هرحال...
دوباره به اشتباه جبران نشدنی نگاه می کنم و میگم واقعا چجوری همچین ایده چرندی به ذهنت رسید=/
آخه کدوم احمقی میگه یه دستگاه بیاد تعیین کنه کی با کی ازدواج کنه...
ولی قلمم بهتر شده بود نسبت به عدالت=)
و خب از طرفی یه ایده نو بود که ممکنه بعدا خیلی بورس بشه=_=
فقط امیدوارم خز نشه بعدا=/
ولی خب هم عدالت هم اشتباه هر دوشون یسری تفاهم هایی دارن...
مثلا این که جفتشون روان شناسی ان(ژانر مورد علاقمه)
یا این که توشون تاپ قضیه یه آدم سرد و بی احساس نیست که فقط فکر کارای تو تختش باشه=/ سعی کردم توشون از واقعیات بگم...
از اختلاف طبقاتی جامعه...
از فسادهای جامعه...
از مشکلاتی که هرفرد عادی هم میتونه درگیرش باشه...
از عادت هایی که مردم عادی دارن خصوصا کره ایا...
می خواستم دیدگاه خودم از دنیا و عشق رو به اشتراک بذارم...
(حالا آخرش میگم عشق از نظرم چیه=/ حرافم خیلی میدونم=/)
و اما من برده تو نیستم...
خب درواقع این بچه بود که تقریبا ده برابر بیشتر معروفم کرد=/
هرچند هنوزم با افتخار گمنامم=)
BẠN ĐANG ĐỌC
This is my justice(KV)_1✔
Phiêu lưu[پایان یافته] [در انتظار فصل دوم] _"هنوز دوسش داری؟؟؟" +"ته...البته که...نه...من..." _"اگه دوسش داری فقط بهم بگو...با دونستنش قرار نیست ترکت کنم..." +"پس...چکار میکنی؟؟؟" _"میفهمم بودنم یه تاریخ انقضا داره..." +"فقط با مرگت میتونی بری ته...فقط با مر...