part 5

2.6K 351 114
                                    

لطفا هر پارت رو که میخونین vote بدین چون خیلی برای نوشتن بهم انرژی میده♡

" مینهو "

توی کمد رفتم و در رو بستم ؛ اووووف چه بوی گندی میاد ، دنبال بو گشتم ببینم از کجاست ، خدای من از جوراباشه ؛ از دست این پسر چرا جورابای نشسته ش توی کمده .
گوشم رو روی در گذاشتم تا صداشون رو بشنوم

جیسونگ : اوه لیکسی

فلیکس : های جیسونگ

جیسونگ : چیشده ؟

فلیکس : اومدم بگم فردا قراره برات جشن خوشامد گویی بگیریم

جیسونگ : لازم به اینکار نیست

فلیکس : خیلیم هست

جیسونگ : خب ، کجا قراره جشن بگیریم؟

فلیکس : راستش هنوز معلوم نیست ، احتمالا خونه مینهو هیونگ ولی فکر نکنم اجازه بده

جیسونگ : پس چجوری میخوایم بریم اونجا؟

فلیکس : چانگبین هیونگ گفت راضیش میکنه ، من بهش اعتماد دارم اون میتونه

جیسونگ : باشه ، چه ساعتی بیام

فلیکس : دیگه ۷ عصر آماده باش ، هیونجین و جونگین میان دنبالت

جیسونگ: بالاخره باهم قرار گذاشتن؟

فلیکس : آره ، بلاخره هیونجین به آرزوش رسید

فلیکس : خب فعلا من باید برم ، بای~

جیسونگ : اوکی ، بای~

به خاطر بوی این جورابا نفسم بند اومده بود از کمد اومدم بیرون ، تا چند دقیقه فقط نفس کشیدم ، اومدم توی سالن و نگاش کردم

مینهو : خیلی خوب میشه اگه جورابات رو بشوری یا حداقل توی کمد نذاریشون
شروع به خندیدن کردم

خجالت کشید و سرش رو پایین انداخت ، بغلش کردم

مینهو : جشن خوشامد گویی؟

جیسونگ : آره ، توی خونه تو

جیسونگ سمتم اومد لباش رو آویزون کرد

جیسونگ : اجازه میدی دیگه؟

به نشونه مثبت سر تکون دادم ؛ ذوق توی چشماش دیده میشد

این پسر من رو حسابی وابسته خودش کرده بود

گوشیم زنگ خورد ، چانگبین بود

گوشی رو نشونش دادم

مینهو : باید برم ، میبینمت

جیسونگ : اوهوم

دستش رو برام تکون داد ، نیشخند زدم و رفتم

.
.
.

"سونگمین"

با فلیکس همه وسایل رو آماده کرده بودیم ، قرار بود همه رو ببریم خونه مینهو هیونگ

فلیکس توی اتاقش داشت آماده میشد
یه دفعه صدای بلندی ازش شنیدم

Emotions within °minsung°Where stories live. Discover now