Part 49

1.5K 258 168
                                    

"فلیکس"

یه دوش آبگرم گرفتمو از حموم بیرون اومدم ، توی اتاق برگشتم.
همونطور که با حوله موهام رو نمناک میکردم ، نگاهی به ساعت انداختم.
ساعت ۷:۱۱ دقیقه اس
نگاهی به تخت جیسونگ انداختم ، اون احتمالا دیشب رو پیش مینهو هیونگ خوابیده.
لباس هامو پوشیدمو آماده شدم.
از اتاق بیرون رفتم ، چانگبین و چان هیونگ و سونگمین و جونگین سر میز نشسته بودن و صبحونه میخوردن.
جلو رفتمو کنار سونگمین روی صندلی نشستم

فلیکس : صبح همگی بخیر
چان : صبح بخیر لیکس
سونگمین : صبح بخیر
چانگبین : صبح بخیر کیوتی من

نگاهی به جونگین انداختم ، اون جوابم رو نداد.
شدیدا توی فکر بود و به آب میوه روی میز خیره شده بود.
خیلی عجیبه ، اون چش شده؟
تا دیشب که حالش خوب بود ، یعنی اتفاقی افتاده؟
چیزی نگفتمو شروع به خوردن کردم.

سونگمین : فلیکس بعد از امتحانات میخوای با چانگبین برین؟
فلیکس : اوهوم
سونگمین : کی میرین؟

نگاهی به چانگبین انداختم

چانگبین : احتمالا هفته ی دیگه
چان : تو احمقی چانگبین

چانگبین و چان هیونگ با خشم بهم خیره شدن

چانگبین : این به تو مربوط نیست
چان : جای تو بودم اینکار رو نمیکردم
چانگبین : فعلا که جای من نیستی
چان : دارم بهت هشدار میدم سئو چانگبین این بار دیگه کنار نمیکشم
چانگبین : تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی

از بحث شون عصبی شدمو داد کشیدم

فلیکس : بسه دیگههه
سونگمین : آروم باش فلیکس
جونگین : بابت غذا ممنونم

با حرف زدن جونگین همه بهش خیره شدیم ، جونگین آروم و بی سر و صدا از روی صندلی بلند شد و رفت.

سونگمین : اون چشه؟
فلیکس : نمیدونم

منو سونگمین هم بلند شدیمو پشت سرش رفتیم.
چان هیونگ و چانگبین هم پشت سرمون اومدن.
از خونه بیرون رفتیمو همگی سوار ماشین شدیم.

سونگمین : صبر نمیکنیم مینهو هیونگ بیاد؟
چان : نه ، ولش کن ، اون عوضی معلوم نیست داره چه غلطی میکنه.
چانگبین : منظورت از عوضی چیه؟
چان : اون عوضیه که به احساسات سونگمین توجه نمیکنه
چانگبین : چون به سونگمین توجه نمیکنه ، عوضی عه؟ واقعا که ، اصلا ازت انتظار نداشتم راجب مینهو اینطوری حرف بزنی
چان : چانگبین میشه دهنت رو ببندی؟
چانگبین : اونی که باید دهنش رو ببنده تویی
سونگمین : تمومش کنین
چانگبین : یه بار دیگه به مینهو بگی عوضی خودت میدونی
چان : مثلا میخوای چه غلطی بکنی؟
فلیکس : چانگبینا تمومش کن
چانگبین : میتونی امتحان کنی ببینی چیکار میکنم
سونگمین : بس کنین ، چان هیونگ لطفا تمومش کن
جونگین : ۱ ساعت دیگه امتحان هامون شروع میشه

Emotions within °minsung°Where stories live. Discover now