Part 30

1.6K 250 178
                                    

لطفا هر پارت رو که میخونین vote بدین چون خیلی برای نوشتن بهم انرژی میده♡

* ۹ ماه بعد *

[سئول 12:00 ظهر]

"جیسونگ"

بالاخره روزش رسید ، با بچه ها توی خونه جونگین جمع شده بودیم و منتظر اعلام نتایج بودیم.
اصلا آروم و قرار نداشتیم ، هر کدوممون یه جور استرس مون رو خالی میکردیم.
فلیکس به گوشیش ور می رفت
جونگین و هیونجین دست همدیگه رو فشار میدادن
سونگمین با موس کامپیوتر ور میرفت و همش صدای چیلیک موس رو در میاورد که واقعا روی اعصابم بود
منم ناخن هامو میجویدم و پای راستم ضرب گرفته بود.

سونگمین : بیاین اومد

با حرفی که سونگمین زد همه سمت کامپیوتر هجوم آوردیم.

فلیکس : سونگمین اول منو چک کن
سونگمین : باشه

سونگمین اطلاعات فلیکس رو وارد کرد و وارد صفحه ی اصلی شد.

یهو فلیکس جیغ کشید ، اون قبول شده بود
سریع همه بغلش کردیم

جیسونگ : تبریک میگم فلیکس
فلیکس : جیسووووونگ من قبول شدممممم

لبخندی زدمو محکمتر بغلش کردم

سونگمین : تبریک میگم
جونگین : بالاخره موفق شدی
هیونجین : کارت عالی بود پسر
فلیکس : تنکیووووو گایز

سونگمین اینبار اطلاعات خودش رو زد ، اونم قبول شده بود

همه سمتش رفتیم

فلیکس : سونگمیناااا تبریک میگم
هیونجین : خسته نباشی خیلی زحمت کشیدی
سونگمین : ممنون بچه ها
جیسونگ _جونگین : تبریک میگیم

بدون اینکه جوابی به ما بده پشت‌ میز برگشت.

فلیکس از ذوق گوشیش رو برداشت و داخل اتاق رفت.

.
.
.

"فلیکس"

از ذوق اینکه قبول شدم نمیتونستم تحمل کنم صبح بشه تا به چانگبین خبر بدم آخه الان اونجا ساعت از یک شب گذشته.
گوشیمو روشن کردم و شماره چانگبین رو گرفتم.

بوق...بوق...بوق

جواب نداد ، شاید خوابه ، اشکال نداره خبر قبولی من مهم تره.
دوباره زنگ زدم

بوق ... بوق...بوق

دوباره جواب نداد ، اومدم دوباره بهش زنگ بزنم که خودش زنگ زد.
سریع تماس رو وصل کردم

فلیکس : الو ددی~
چانگبین : جانم ، چیزی شده؟؟
فلیکس : ددی~ اعلام نتایج اومد
چانگبین : چی؟؟ خب چیشد؟؟؟
فلیکس : قبوووول شدددددممممم
چانگبین : واقعاااا عالیهههه ، خیلی خوشحالم ، تبریک میگم عزیزمممم
فلیکس : ددی~خیلی خوشحالمممم
چانگبین : منم همین طوررر عزیزممممم
فلیکس : امروز بهترین روز دنیاس
چانگبین : برای من بهترین شبه

Emotions within °minsung°Where stories live. Discover now