Emotions within °minsung°

Part 6

عزیزانی که سایلنت میاین و میرین یه دفعه توی یه روز 1k به view اضافه میشه ، یه انگشت روی اون ستاره پایین صفحه بزنین vote بدین هر پارت رو بد نیستااااا.
باور کنین برای vote ندادن بهتون جایزه نمیدن و افتخاری نصیبتون نمیشه.
پس شما که تازه واردی یا کلا سایلنت میخونی به همه پارت ها vote بده که هم خودت که از داستان خوشت اومده رضایتت رو نشون بدی و هم من نویسنده که دستام درد میگیره این همه می نویسم خوشحال بشم که کارم ارزشمنده برای ریدرام.
و یک نکته دیگه ، اینترنت خاموش باشه یعنی آفلاین vote هاتون ثبت نمیشه ، پس آنلاین vote بدین♡

"فلیکس"

بعد از تموم شدن پارتی مون ، چانگبین بهم اشاره کرد که بریم
هل شده بودم میدونستم شب سختی رو در پیش دارم
برای همین یکم وقت می خریدم
با جیسونگ حرف میزدم ، یا توی گوشیم به جونگین چیزی نشون میدادم

سرم رو بالا آوردم دیدم نگاه چانگبین روم قفل شده و اخم ریزی کرده

سریع سرم رو کج کردم و با سونگمین حرف زدم

چانگبین یه دفعه بلند شد و گفت

چانگبین : خب دیگه خوش گذشت ، من و فلیکس دیگه کم کم باید بریم

دستام یخ زد ، دستای جیسونگ رو توی دستم فشار دادم

هیونجین بلند شد و گفت خب دیگه بهتره همه بریم ، مینهو هیونگ به استراحت نیاز داره

همه از ساختمون بیرون اومدیم

چانگبین سوار ماشین شد و سمتم اومد ، شیشه رو پایین کشید و گفت

چانگبین : بجنب لیکسی سوار شو

هیونجین : اووووه ، چانگبین هیونگ چقدر عجله داره

جونگین _ جیسونگ : خوش بگذره لیکسی

سونگمین : فردا توی مدرسه می بینمت

همشون رفتن ، رفتم سوار ماشین شدم ، خیلی استرس داشتم ، این اولین سکس من بود ، هیجان همه بدنم رو در بر گرفته بود

کمربندمو رو بستم و سفت توی دستام گرفتمش ، چانگبین نیشخندی زد و حرکت کرد

تا در خونه که رسیدیم مستقیم به جلوم نگاه کردم و هیچی نگفتم

وارد خونه چانگبین شدیم ، در رو بست و گفت

چانگبین : اول تو دوش میگیری یا من؟؟؟

مستقیم توی صورتش نگاه کردم و گفتم

فلیکس : واقعا میخوای این کار رو بکنی؟؟؟

چانگبین : معلومه

چشمام گرد شد و گفتم

فلیکس : خیله خب ، اول تو برو حموم

باشه ای گفت و سمت در خونه رفت ، با تعجب نگاش کردم ، باورم نمیشد ؛ در خونه رو قفل کرد ، با ترس بهش گفتم