ادیت نشده
خواسته ی زیادیه اگه بخوام بوکم رو توی conversation اکانت تون معرفی کنید.
کامنت و وت فراموش نشه💋
22نفر پارت مقدمه رو خوندن و گفتن حمایت میکنن لطفا بیان منتظرم.د.ا.د ورونیکا
دنبال یکی از پسرا اومدن و بردنش ،خیلی ترسیده بود ولی وقتی بعد ده دیقه برگشت خوشحال بود و گفت ی میسترس پولدار گیرش اومده.
دانیل( همون پسره): واای بچه ها باورتون نمیشه مستر آواکادو هم بود. با اینکه که ندیدمش ولی به نظرم هاته
تازه مستر پین هم بود یا اون تتو های پشت دستش خیلی تو چشماش زل زدم تا منو بخره ولی بهم نگاه ننداخت.با خودم گفتم :مستر پین؟؟؟؟ فامیلیش دردِ؟؟؟؟ یعنی چی ؟؟؟ آواکادو دیگه کدوم خریه؟؟؟
با همه ی استرسی که داشتم ازش پرسیدم اینایی که میگه کین و چیکارن؟
دنیل: آواکادو رو که نمیشناسم همه بهش میگن آواکادو و کسی تا حالا صورتش رو ندیده. برده هاشو از اینجا میگیره و بعد اگه خوشش نیاد یا دلش رو بزنه دوباره به همین جا برمیگردونه. یکی از کسایی که سابش بود میگفت خیلی وحشی و سخت گیره و رحم نداره و چند روز پیش اینجا فرستادنش و ب ی دام برزیلی فروخته شد.
رفتی داخل اونی که همه جاشو پوشونده همون مستر اوادکادوعه
میگن حتی این صدایی ک باهاش حرف میزنه ام صدای خودش نیس صداش رو تغییر میده چون نمیخواد شناخته بشه. فک کنم خلاف کاری چیزیه...ورونیکا: اون یکی چی ؟؟؟ اونی که گفتی دستاش تتو داره؟؟
دنیل: اونم خیلی خوب و جذابه ، همه مستر پین صداش میکنن و خیلی عضله ای و جذابه و خب اینکه چه طور اربابیه نمیدونم کسی رو نمیشناسم که پیشش بوده باشه ، چون گویا اکثرا بعد پایان قرار داد ساباش رو ول میکنه برن هر جا که میخوان،البته اصلیتش مال اینجا نیس
ولی خب دیگه اون برده دیگه آدم اول نمیشه اینقدر به فاک میره که بعید میدونم اکه پسر باشه سوراخی و اکه دختر باشه رحم و پوسی براش بمونه، این دوست آواکادو حتما مثل اونم وحشیهپسری که کوچکتر بود و تازه دوستش رو ازدست داده بود گریش شدید تر شد. اون بی وقفه داره گریه میکنه.
انگار نمیدونسته ی همچین چیزی هست و دنیا میتونه اینقدر خشن باشه.
من همه ی اینا رو میدونستم و درموردش خونده بودم ولی فکر میکردم همش ی داستانه و واقعیت نداره، اما حالا چی با ی عالمه دختر و پسر تووی ی قفس زندانی شدم.
یکی از نگهبان ها اومد داخل و منو کشید و با خودش برد.
قبل از اینکه وارد بشم یه مرد جلوم رو گرفت.
هر چی میپرسم جواب بده ، دوست داری هر تیکه از بدنت تو بدن ی نفر دیگه باشه یا اینکه زنده بمونی باور کن میتونی انتخاب کنی.
YOU ARE READING
Veronica(ziam)
Fanfictionیاد بگیر آدما رو از روی جلد شون قضاوت نکنی. من قضاوت نکردمت ، فقط خیلی دیر خود واقعیت رو شناختم عزیزم. حاوی خشونت و اسمات و چیز های عجیب⚠️🚫🔞