part34🔞

444 35 93
                                    

سلاممممم
خوبین؟
وت و کامنت یادتون نره 💋

فقط امیدوار بود لیام سوال پیچش نکنه که امیدش ناامید شد.

لیام: دقیقا میشه بگی میخوای چیکار کنی؟

ورونیکا: میخوام فقط توی سکس به من دست نزنی توی همین پوزیشنی که هستی بمونی و بزاری من روت سواری کنم. همین.

لیام: واو چه رمانتیک
با مسخرگی گفت.

ورونیکا: من فقط نمیتونم که لمس بشم ، میترسم حالم بد بشه خب! همین ی بار دیگه . نمیخوام بکنمت که ..... ی بارم که من دارم باهات راه میام خودت نمیخوای.

لیام: زیپ جلوی چمدون رو باز کن ی ساک کوچیک هست بیارش.

ورونیکا: سریسلی لیام .....وسایلت رو باخودت آوردی؟پوفف

با تعجب گفت ، این یعنی لیام هنوز امید داشته که باهاش باشه و تدارک دیده ، شایدم برای یکی دیگه آورده اصلا به اون چه ؟ مگه اون مسؤل اینه که بفهمه که لیام کی رو به فاک میده.

ی ساک کوچیک رو پیدا کرد و سمت تخت اومد و ی ویبراتور بزرگ و لوب و کاندوم و ی پلاگ بود.

ورونیکا :خب شروع کنیم .

بی حس گفت . انگار قراره ی سکس بدون هیچ علاقه یا حس محبتی داشته باشن هرچند واقعا هم اینطوری بود.

ورونیکا: از این وسایلی که آوردی که فقط کان...دوم.... این خارداره لیامممم.

با داد گفت.

لیام: خب مشکلش چیه؟
لیام همینطور که دراز کشیده بود ریلکس گفت و دیکش رو از روی باکسر مالید.

ورونیکا: من تا حالا امتحانش نکردم.

لیام : الان امتحان کن بیبی.

ورونیکا: به من نگو بیبی

با تخسی تمام گفت. خیلی دلش می‌خواست رمانتیک باشه اما متاسفانه قسمت رمانتیک مغزش خاموش شده بود.

ورونیکا: میتونم شروع کنم؟

لیام: همش ماله توعه بیبی.

لیام از عمد گفت و دستاش رو زیر سرش گذاشت.

ورونیکا دستش رو سمت باکسر لیام برد و کنار پای لیام روی تخت نشست و حولش رو هم که از قبل درآورده بود.

لیام نگاهش رو به بدن زیباش داد و نوک سینه هاش که هنوز برجسته نبود و خواست به بین پاهاش نگاه کنه اما اون پیشی از عمد پاهاش رو به هم چسبونده بود و با اخم باکسر لیام رو یکم پایین داد و دیگه نیمه سفت لیام رو در آورد.

و قیافش رو ی جوری که انگار بدش میاد کرد . لیام‌ اصلا از دیدن اون چهره عصبانی نشد بلکه واقعا خندش گرفته بود هرچند چهره جدیش رو حفظ کرده بود.

چند بار طول دیک لیام رو طی کرد و بعد ی تف ردش انداخت و شروع کرد به حرکت دادن دستش.

لیام باورش نمیشد اون اینقدر بتونه درتی اینکار رو انجام بده و البته سکسی.

Veronica(ziam)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora