part12.

298 53 28
                                    


سلاممممم
چه خبر؟؟
این پارت لررررری داریم.🥳

وت و کامنت یادتون نره.
لطفاوت ۱۵ تا برسه تا پارت بعدی اپ بشه، ی ستاره انگشت کردن اینقدر سخته

نمیدونم فیلم sex education رو دیدین یا نه توی فک کنم فصل دومش بود که اوتیس دائم خودارضایی می‌کرد و انگار تازه بدن خودش رو کشف کرده بود ، حالا ما تو داستان هری رو داریم که ۱۶ ۱۷سال توی جایی با محدودیت و بدون اصلاعات با سکس بزرگ شده و تازه لفظ bdsm رو شنیده و بقیه شو دیگه خودتون بخونید.....👇👇👇👇

د.ا.د هری
بعد از اینکه با ددی ی قرار داد bdsmبستم اولین کاری که کردم این بود که این کلمه رو توی گوگل سرچ کنم.

وقتی صفحه بالا اومد اول عکسا رو نگاه کردم بد بود بیشتر دختر بودن و یکم خشن ولی من دوست داشتم و بعد رفتم مقاله ها رو خوندم مقاله ها با عکسا نمیخوند و من واقعا نیاز به ی نفر داشتم برام توضیح بده‌.

بعد گی بی دی اس ام رو سرچ کردم .

فاکککک میخوامش .....نگاه کردن عکساش حس خوبی بهم میده و قلقلکم میاد و دوست دارم بیشتر نگاه کنم ، این باحاله با اینکه به نظر دردناک میاد.

به خودم اومدم دیدم نیم ساعته دارم عکس نگاه میکنم و هنوز دلم بیشتر میخواد و دیکم یکم سفت شده.

گادددد چه قدر دوسش دارم . یعنی ددی هم میخواد باهام اینکارو کنه...... خدایا.....

رفتم و ی سری به فیلماش زدم و به اینکه اول سایت گفته بالای ۱۸ سال باشید توجه نکردم.

دیک برآمدم از زیر ملحفه معلوم بود و دلم می‌خواست بهش دست بزنم.

یعنی اگه دست بزنم و مثل کاری که ددی باهام کرد ، آبم میاد؟؟؟ یا ددی میفهمه ؟؟؟

ولی اون پسره خیلی خوب داره دیک این مرده رو میخوره. دلم خواست....دیک یکی (آب دهنش رو قورت داد) بخورم.....

الان یعنی منم چون با ددی قرارداد نوشتم باید براش اینکارو کنم؟؟؟

بالای فیلم نوشته BDSM ؟؟؟ این bdsmهمون bdsmای که ددی گفت ؟؟؟

چرا اتاقش اینقدر ترسناکه ؟؟؟ مگه نباید رو تخت انجام بدن ؟؟؟؟

این همون سکس مگه نیسس

اخییی سوراخ پسره ‌........خیلی گشاد شد که ......دردش اومد.

ولی چرا داره تشکر میکنه.......

ههههه چرا بهش میگه slut ‌‌‌‌‌......این مگه حرف بدی نیس.....

اییییی دردم گرفت ......محکم ضد رو بالزش

اون چیه تو سوراخش ......

عه .....مثل امروز من شد که..... از دیکش .....

نفهمیدم دارم با خودم آروم زمزمه میکنم و دستم روی دیکمه و صورتم عرق کرده......

در باز شد و ددی اومد داخل، قیافش معلوم بود عصبانیه . نمیدونم چرا هیچ کاری نمیتونم بکنم ، ی ابهتی داره که نمیتونم حتی ابدهنم رو قورت بدم.

Veronica(ziam)Where stories live. Discover now