part30🔞

402 34 77
                                    


سلاممممم

هشدار lirry⚠️🔞

وت ۲۵ کامنت ۴۰

●○●○●○●○●○

د.ا.د لیام. ادیت نشده.

نمیدونم با این دختر چیکار کنم ، بهش قول دادم به قول خودش بهش تجاوز نکنم و دستم بهش نخوره، اما واقعا نمیخواستم با سایمون ملاقات داشته باشه.
سایمون به اندازه کافی به زندگی همه گند زده ، نمیخوام ورونیکا رو هم ازم بگیره.

به هر حال تنبیه فیزیکی روش جواب نمیده ، باید ی کاری دیگه کنم ، اما الان فقط فرستادمش به پلی روم تا هم بترسه هم بعدا در موردش تصمیم بگیرم.

خوبه که هری هست ، از لویی اجازش رو گرفتم در واقع چون بخشی از پول هری رو خودم دادم و لویی اجازه میده تنها ازش استفاده کنم اما با این حال نمیخوام اصلا بهش سخت بگیرم اون لایق محبته برعکس اون گربه سیاه تخس که داره روی مخم راه میره و دلم میخواد خیلی کارا باهاش بکنم.

وقتی در پلی روم رو قفل کردم سمت اتاقم رفتم.
فاک اون پسر جلوی در فقط با ی باکسر زانو زده و لباس هاشو مرتب کنارش تا کرده.

لویی از این چی ساخته...
ی پسر کردنی ترسو و ناشی که الان داره شبیه ی ساب حرفه ای رفتار میکنه.
بی نهایت سکسی.
حیف که نمیتونم ببرمش پلی روم و نمیخوام. اگه برم کنترلم رو ممکنه از دست بدم، خیلی وقته ی سکس درست و حسابی نداشتم.

لیام: بلند شو هری نیاز نیست زانو بزنی میتونی روی مبل یا تخت بشینی.

از توی مینی بار اتاقم برای خودم یکم آبجو و برای اونم ی نوشیدنی بدون الکل دادم.

بلند شد و سمت تخت رفت و نشست.
مشخص بود پاهاش بخاطر زانو زدن درد گرفته و خسته و شده.

هری: میتونم ی سوال بپرسم مستر؟

لیام: میتونی

هری: من تا کی باید اینجا بمونم؟

لیام: تا وقتی یک سری مشکلات حل بشه.

هری: دیگه ددی تومو منو نمیخواد؟ شما بجاش منو گرفتین ؟ حتی باهام خدافظی هم نکرد.

با بغض گفت ، اون اینقدر به لویی وابسته شده ؟
لویی بفهمه من هنوز با ورونیکا داغونم مسخرم میکنه.

لیام: ببین هری . قضیه اون چیزی که تو فکر می‌کنی نیس بهش میگم بهت زنگ بزنه اما الان ی مهمون مزاحم توی خونه اون هست که نباید تورو ببینه.

هری: چرا ؟؟ منکه پسر خوبی بودم.
تازه ددی این چند روز اعصابش همش خورد بود و به من توجه نمی‌کرد ولی من شرایطش رو درک کردم.

Veronica(ziam)Where stories live. Discover now