سلام چه طورین؟؟
🔞⚠️⚠️این پارت فورسامه سلف هارم تجاوز و خشونت داره.
و ی bdsm اصولی نیس ، خودم هم میدونم نیس پس جدا اگه اذیت میشید نخونید و ریپورت هم نکنید.⚠️⚠️⚠️⚠️تأکید زیاد میکنم اگه در جریان داستان نیستید این چپتر رو نخونید چون باعث میشه اذیت شید یا هیت بدید
واینکه من توی ادیت ی جاهایی رو کم کردم ، درواقع سانسور کردم😔 چون حس کردم ممکنه واتپد گیر بده یا کلن ی طور زیادی دیگه خشن و بد میشد وسطش یهو جق شوک نشید.
وت ۲۰ کامنت۸۰
ناموسا کامنت بزارید.
این چپتر طولانیه4365
••••••••••••••
در حالی که ی سیگار دستش بود وارد رد روم شد. هری کنار در زانو زده پیدا کرد.تو این مدت تمام نکاتی که لویی بهش گفته بود رو یاد گرفته بود و همه پوزیشنا و علامت ها رو میدونست و تقریبا بهش اعتماد داشت.
لویی بهش گفته بود bdsmبر پایه کنترل و اعتماد، هر چند گاهی لویی زیاده روی میکرد یا کلن آدم مهربونی در این زمینه نبود ولی هری بخاطر مازوش با اینا اکی بود و ی جورایی مجبور بود اگه لویی بیرون مینداختش جایی نداشت بره.
لویی: بلند شو
بلند شد و روبه روش ایستاد.
لویی از سیگارش ی پک زد و بعد دودش رو تو صورت اسلیوش فوت کرد، اون عصبی بود و دندون قروچه میکرد.
سیگارش رو نزدیک ترقوه هری برد و بهش نزدیک تر کرد.
هری میدونست اگه یک قدم عقب بره فقط خدا میدونه چه بلایی سرش میاد.
سیگار رو روی طول ترقوش حرکت داد ولی به پوستش نمیزد ، عاشق این بود اسلیوش از ترس نفسش رو حبس کنه ترسی که بهش القا میکرد رو دوست داشت اینکه از شدت ترس و درد پلکش بپره و عضلاتش منقبض بشه و حتی نتونه نفس بکشه
اما این برای هری فقط ترس نبود ، شهوتی که مسترش بهش میداد رو دوست داشت و باهاش تحریک میشد.
سیگار رو انداخت و لهش کرد و سمت لیام و ورونیکا برگشت.
لویی: شما چرا اونجا وایستادین؟؟ لیام؟؟
گفت و سمت داخل اتاق رفت و ی نگاه به کمدا انداخت.
لیام: لباس تو در بیار فقط با لباس زیر باش.
با تکون دادن سرش سعی کرد بهش اطمینان بده و خودش دست هری و گرفت و وسط اتاق برد.
YOU ARE READING
Veronica(ziam)
Fanfictionیاد بگیر آدما رو از روی جلد شون قضاوت نکنی. من قضاوت نکردمت ، فقط خیلی دیر خود واقعیت رو شناختم عزیزم. حاوی خشونت و اسمات و چیز های عجیب⚠️🚫🔞