سلاممممم
با این پارت و کلن بوک ورونیکا مهربان باشین.
و کامنت لطفا فراموش نشه ، منتظر نوتیفش هستم.میدونم فلاپ میشه ولی میزارم.🤷♀️🤷♀️
ولی شما کامنت و وت و ویوش رو بالا ببرین پارتستاره💫🌟🌟🌟
یادتون نرهسوم شخص ادیت نشده
جیکوب: هی ورونیکا ، چه طوری نمیای پیشمون؟؟ورونیکا: نه مرسی میرم کتاب خونه.
با لبخند فیکی بون اینکه چشماش بخنده گفت خواست از اکیپ دور شه ، که جین اومد دنبالش.جین: نیکا چته؟؟ چرا همش میری کتاب خونه ؟؟ نکنه تووی کتاب خونه خبریه که ما نمیدونیم ها؟
ورونیکا: نه فقط حوصله جمع ندارم همین. میخوام تنها باشم ، فکر کنم افسردگی بعد مهاجرت یکم دلم برای خانواده م تنگ شده .....آره دلم براشون تنگ شده ....چیزی نیس خوبم
با ی گلوی پر از بغض گفت و رفت ، درسته جین شوخی کرد و گفت مگه کتابخونه خبریه یا نه ؟؟ ولی قلب ورونیکا بیش تر از قبل شکست.
۱ ماه بود که تبدیل به ی پرنده شده بود و داشت توی قفس خودش زندگی میکرد و آزاد نبود و تنها امیدش درس و دانشگاه بود ، که اونم براش جهنم شده بود.
سرش رو انداخت پایین و بعد از وارد کردن کد عضویتش وارد اونجا شد ، تنها جایی که کسی نمیومد صداش کنه . اون حوصله صحبت بچه ها بین دوکلاس رو نداشت.
با اینکه از خونه پین متنفر بود ولی الان ترجیح میداد خونه باشه روی تخت اتاقی که پین بهش داده یا حتی توی بغل پین و یا توی پلی رومش ولی اینجا بین نگاه های سنگین نباشه، افراد زیادی نبودن که ورونیکا رو اذیت میکردن شاید در حد ۸ نفر از یک دانشکده ، ولی ورونیکا ناراحت و عصبانی میشد و بغض میکرد ولی حتی حال ادامه دادن و مقاومت یا دعوا کردن نداشت .
مطمئنا اگه الان چند سال پیش بود ورونیکا، اونا رو جر میداد ، اما حالا نه
زندگیش شده بود خونه پین ، سکس ، دانشگاه ، خونه پین سکس ....
اخیرا ورونیکا فهمیده بود هر چی اون خسته تر باشه ، عصبانی تره و میلش برای ی راف سکس بیشتر ، مطمئن بود برای شرایط کارشه اما مگه کاری جز پزشک بودنم داره.
اون طور نبود که بهش آسیب بزنه ، ولی این مدل زندگی براش کسل کننده بود.
گاهی کمی مست میکنه و ورونیکا رو به پلی رومش میبره و بعد آخرش که میفهمه زیاده روی کرده اونو روی تخت کنار خودش میخوابونه تا مطمعن بشه حالش خوبه ، هر چند توی اون زمان هم داعم خودش رو مشغول لمس و بازی با عروسکش میکنه.
YOU ARE READING
Veronica(ziam)
Fanfictionیاد بگیر آدما رو از روی جلد شون قضاوت نکنی. من قضاوت نکردمت ، فقط خیلی دیر خود واقعیت رو شناختم عزیزم. حاوی خشونت و اسمات و چیز های عجیب⚠️🚫🔞