Veronica(ziam)

part11🔞

سلامممم
خودمم در تعجبم چرا زود دارم اپ میکنم با اینکه بوکم فلاپه😒
علاقه مندان به اسمات
وت و کامنت💟🙂
پاشین بیاین وت و کامنت بزارید
عکس کاورم ببینید لطفا پوزیشنه
ادیت نشده ، ورونیکا

دو روز از اتفاق دانشگاه گذشته بود و من و مستر پین تقریبا باهم حرف نمیزدیم و کاری باهم نداشتیم‌.

فقط سعی می‌کردم ازش فرار کنم و نبینمش و ازش دور باشم ، حتی ی ذره هم صحبتی باهاش حالم رو بد میکنه.

همه حرفامون به سکس و اینطور چیزا ختم میشه و منم حوصله شو ندارم.

بزرگترین باگ پریودی اینکه که خیلی هورنی ولی نمیتونی غلطی بکنی ، اگه بتونمم اینجا جلوی پین ، نه اصلا...

حداقل الان نمیتونم بهش بگم اجازه بده جق بزنم، محاله ازش چیزی بخوام و خواهشی کنم.

۵ روز بعد.

وقتی بعد از دانشگاه به خونش رسیدم ، تقریبا ی صدای متفاوت شنیدم.

اون و ی مرد با لهجه بریتیش غلیظ داشتن باهم حرف میزدن و در اتاق کار پین نیمه باز بود.

چند دیقه ایستادم و به حرف شون گوش دادم.

اونا داشتن از ی بیزینس حرف میزدن؟؟
یکم عجیب و غریب به نظر میومد، دیگه به حرفاشون گوش نکردم و فقط سعی کردم عادی از کنار در رد شم و کفشام صدای زیادی نده.

پین: ورونیکا بیا اینجا

فاککک چه طوری منو دید
چیشد یهو؟؟
اوه یادم نبودم باید براش حاضری میزدم، فاکک بهت پین

سلام م...ستر.
با مکث گفتم و خیلی آروم به مرد دیگه ای که اونجا بود هم سلام خالی دادم و سرم رو انداختم پایین.

میتونم برم؟؟

پین: نه ، تازه اومدی پیشمون
با لودگی گفت.

دستش رو باز کرد و اشاره کرد برم کنارش بشینم و منم روی مبل توی بغلش نشستم.

پین: ایشون رو میشناسی ؟؟

سر تکون دادم

او لیام ...هنوز بهش یاد ندادی با سر جواب نده
اون مرد گفت

میتونستم با تمام وجود بگا رفتن رو حس کنم ،اون منو بخاطر این بی احترامی پاره میکنه.

پین: میدونی خوبی سابای پسر چیه ؟ اینکه پریود نمیشن سُ میتونی هر وقت که دلت میخواد هر کاری باهاشون بکنی ولی دخترا اینطوری نیستن و مجبوری ی هفته باهاشون کاری نداشته باشی تا خوب بشن ، فکر کنم ورونیکا توی این ی هفته زیادی بهش خوش گذشته واسه همینم ، ی سری نکات رو یادش رفته. مگه ورو؟

بله ، معذرت میخوام.

خب بدبخت تر شدم ، اون الان علاوه بر عصبانی بودن ، هورنی هم هست و دیگه هم نمیتونم پریودی رو بهانه کنم و فقط باید تلاش کنم تا خوب رفتار کنم.