های🙋🏻♀️
دوباره با یه فف دیگه برگشتم پیشتون😁❤️
امیدوارم مثل fall دوستش داشته باشین و ازش حمایت کنین💖فعلا کست نمیزارم شاید کلا نزاشتم راحت باشین و هرجور که دوست دارین کارکترا رو تصور کنین😚

YOU ARE READING
• FORGOTTEN LOVE •
Fanfictionبوی آتش... بوی سوختن چوب... بوی خون... بوی گوشت سوخته... صدای گریه و ناله... بی صدا ایستاده بود و به شعله های آتشی خیره بود که جون خانواده ش رو گرفته بود! با شنیدن صدای آژیر ماشین پلیس،اشک هاش رو محکم پاک کرد و خودش رو بین جمعیت مخفی کرد... ولی به خ...
0
های🙋🏻♀️
دوباره با یه فف دیگه برگشتم پیشتون😁❤️
امیدوارم مثل fall دوستش داشته باشین و ازش حمایت کنین💖فعلا کست نمیزارم شاید کلا نزاشتم راحت باشین و هرجور که دوست دارین کارکترا رو تصور کنین😚