Part 36

825 93 1
                                    

کمی بدنش تکون داد و التش به ته حلقم زد و من سرعتم بیشتر کردم.

همینطور که دیکش ساک می زدم شق کردم.

-اره، همینطوری ادامه بده، بیبی

ناله کرده و من ادامه دادم. نفسش رو می شنیدم و فهمیدم نزدیک کام شدنه.

نمی خواستم بیاد. التش از دهنم بیرون کشیدم و صدای پاپ مانندی شنیده شد.

بالای سرش خزیدم.

-اول من بکن!

نگاه گرسنه ای داشت و فهمیدم میخواد روم خیمه بزنه.

مستقیم سمت گردنم رفت و با اولین بوسش روی پوستم ناله ای کردم.

زیر باسنم گرفت و من دست هام روی شونه های عضله ایش گذاشتم.

بلند و همینطور که لب هاش لیس می زد لوب رو برداشت.

-کار سریع تر میکنه. پس نگران نباش باشه؟

کمیش رو روی دست هاش ریخت و من سر تکون دادم.

احساس کردم انگشتی داره داخلم میشه و نفس عمیقی کشیدم.

اون اروم انگشتش بیرون می کشید و فرو می برد و من چشم هام بستم.

دومین انگشتش واردم کرد و کمی سرعتش پایین اورد و سریع دوباره به روند قبل برگشت.

وقتی بیرون کشید ناله کردم. اماده کردنم رو تموم کرده بود.

التش پمپ کرد؛ اماده برای کردنم.

سر التش مقابل سوراخم قرار داد و فرو برد. با تلاش بیشتر واردم شد و من بلند ناله کردم.

می دونستم بزرگه ولی نمی دونستم اینقدر بزرگه.

***

(یونگی)

تمام چیزی که احساس کردم نعمت بود.

اون از هر لحاظ عالی بود.

اروم تر حرکت کردم و سانتیمتر سانتیمتر از خودم جا دادم و دوباره عقب کشیدم و دور دوم عمیق تر از قبل فرو رفتم.

ناله های زیباش رو می شنیدم. پوزخندی زدم.

-شل کن...، بچرخ عزیزم.

بیرون کشیدم و اون چهار دست پا روی تخت اماده شد. به طوری که سرش روبروی تاج تخت بود.

داخلش شدم و اون همینطور که به تاج تخت چنگ می زد تا خودش نگه داره فریاد کشید.

به باسنش ضربه زدم و ناله ای کرد.

با دست هام روی دهنش محکم و محکم تر ضربه زدم.

متوجه شدم چشم های جیمین دارن برمی گردنم و می تونستم ببینم چه لذتی رو با هر ضربه احساس میکنه.

التش رو گرفتم و فهمیدم مثل سنگ سفت شده. لمس التش و چهره شهوتناکش بیشتر تحریکم می کرد. تنها چیزی که می خواستم کام شدن داخلش بود.

MAFIAWhere stories live. Discover now