Part 37

218 39 14
                                    

لویی: خسته نباشی لاو

بوسه سریعی روی لبای هری گذاشت.

هری: مرسی

راستش هری یکم بخاطر بوسه لویی جلو همکاراش توی کلینیک خجالت کشید. اون هنوز پیش همکاراش کام اوت نکرده بود هر چند همه یه حدسایی زده بودن.

از وقتی که کمیل دختر فرانسوی خوشرو توی کلینیک مشغول به کار شد همه حواسش به هری بود و دنبال فرصتی میگشت تا با اون وقت بگذرونه. بعضی روزها که هری زودتر به کلینیک میومد اونو برای ناهار به کافه نزدیک اونجا دعوت میکرد ولی هری ترجیح میداد با برایان ناهار بخوره و خب برایان هم با این مسئله مشکلی نداشت. اونا گپ میزدن و از تایم ناهارشون هم برای کار استفاده میکردن.

نادیده گرفتن رفتارای کمیل توسط هری اونجایی برای همه آشکار شد که بعد از کلاس هری با بچهای بیش فعال، کمیل اونو به یه بار دعوت کرد تا نوشیدنی مهمونش کنه و وقتی بقیه همکارا استقبال کردن گفت که میخواد با هری تنها باشه. اون موقع هری تازه با لویی آشنا شده بود و چیزی بجز رابطه دوستانه نداشتن. ولی هری خیلی مودبانه به کمیل گفت: عذر میخوام کمیل امشب باید به یه قرار برسم‌ باشه برای یه وقت دیگه.

و بنگ! اونجا بود که همه یه حدسایی زدن. کمیل دختری بود که خیلیا آرزوش رو داشتن اون شبیه مدل ها بود ولی خب آقای استایلز قرار با یه دوست رو ترجیح داد. کمیل امروز با دیدن اون پسر مو کاراملی تازه متوجه قضیه شد.

لویی: امروز چطور بود؟

هری که به رفتن کمیل به سمت اتاق استراحت خیره شده بود، نگاهش رو به لویی داد و لبخند زد: عالی، تو چی؟

لویی سعی کرد لبخند طبیعی بزنه: منم همینطور. عام بریم؟

هری: الان کیفم‌ رو میارم.

و بوسه ای رو‌ لب های دوست پسرش گذاشت و برای هزارمین بار به انتخاب زیباش لبخند زد.

وقتی از لویی جدا شد، چندتا از همکاراش رو دید که بهش تبریک گفتن و لبخند زدن و ازش خواستن یه روز لویی رو به کلینیک بیاره تا آشنایی شون رو تعریف کنن. از نظر اونا لویی و هری خیلی بهم میان و کیوتن. هری هم با خوشحالی ازشون تشکر کرد و قول یه ناهار دسته جمعی رو داد.

هری توسط همکاراش قضاوت یا ترد نشده و چی از این بهتر. با خوشحالی نفسش رو رها کرد و در اتاق استراحت رو باز کرد.

مستقیم سمت کمدش رفت و کیفش رو برداشت.
صدای فندک و روشن کردن سیگار توجهش رو جلب کرد.

هری: خسته نباشی کمیل فعلا.

و به سمت در رفت.

کمیل: معلومه خیلی همو دوست دارید.

هری لبخند زد و با سر تایید کرد.

we made itWhere stories live. Discover now