Part 39

207 34 1
                                    

لویی جلوی آینه اتاق جدیدشون مشغول مرتب کردن موهاش بود.

هری لباس جدیدی که هریس رید طراحی کرده رو به همراه کفش های لژ دار برای مهمونی امشب انتخاب کرده.

بعد از پیشنهاد نایل، قرار شد همگی ساعت ۷ رستوران کنار رودخونه باشن و بعد از خوردن پیتزا به بار برن و مست کنن.

لویی: که کون خوبی دارم آره؟

بالاخره بیخیال موهاش شد و با بزرگترین اخمش برگشت سمت هری.

هری در جواب نگاه مثلا خشمگین کیتن‌ش فقط شونهاش رو بالا انداخت: تو بهترین کون دنیا رو داری و ازش استفاده نمیکنی.

لویی ابروهاشو بالا انداخت: اوه تو دوست داری تاپ باشی؟

هری با پایین لباسش بازی کرد: خب راستش بدم نمیاد تجربش کنم.

لویی نیشش باز شد: پس بیا انجامش بدیم.

هری با تردید گفت: یعنی تو... تو مشکلی باهاش نداری؟

لویی یکم بهش نگاه کرد: خب منم میخوام امتحانش کنم. راستش نمیدونم باهاش مشکل دارم یا نه!

هر دو خندیدن.

لویی نزدیک هری شد و بوسه رو آغاز کرد.

هری: هی...هی

صدای هری تو دهن لویی خفه میشد. پس از دستاش استفاده کرد تا کیتن هورنی رو به روش رو متوقف کنه.

لویی با نارضایتی فاصله گرفت: چیه؟

هری: بیبی میدونم میخوای تجربش کنی ولی اصلا عجله ای نیست. شب برگشتیم تا خود صبح بهت تجربه میدم باشه؟

لویی چشماش رو چرخوند: ولی من الان رو مودشم. ممکنه نظرم عوض بشها!

هری به ساعت نگاه کرد. دلش نمیخواست حالا که لویی نیاز داره، با این حال برن بیرون ولی خب دیرشون میشه!

هری چند تار موی لویی که روی پیشونیش بود رو مثل خودش به یه طرف کنار زد: الان فقط نیم ساعت وقت داریم و به حرفم گوش کن برای اینکه لذت ببری حداقل نیم ساعت باید آمادت کنیم.

لویی با اخم و لبای آویزون بهش خیره شد.

هری: هی کیتن نمیخوام بهت آسیب بزنم! تازه به پنگوئنی راه رفتن و تیکه های زین هم فکر کن!

لویی به گوشه اتاق خیره شد. شونه هاش رو بالا انداخت: باشه قبوله.

و رفت تا کفش های ونس‌ش رو بپوشه.

هری به رفتنش خیره شد. اصلا قانع به نظر نمیومد. برعکس، اگه بخاطر تیکه های زین نبود الان روی تخت بودن و پاهای تپل لویی روی شونه هاش بود.

با فکر کردن به پوزیشن شون، تکون خوردن چیزی رو تو‌شلوارش حس کرد.

تازه این اولین سکس خونه جدیدشون هم حساب میشد.

we made itWhere stories live. Discover now