Part 29

240 23 9
                                    

جنی با دیدن نگاه لیسا سری خاروند و با نیم لبخندی جواب داد : امروز آشنا شدم باهاش ولی فکر کنم زیادی مغرور تشریف دارن ..

اینو گفت و دست لیسا رو گرفت و ادامه داد : عشقم بریم دیگه وگرنه دیرمون میشه ها ..

لیسا که دوباره نگاهی به دختری که داشت مثل قلدرها با اون مردها برخورد می کرد؛ انداخت و با کشیدنش توسط جنی بالأخره راضی شد و با گفتن " باشه عشقم" جنی رو سوار ماشین کرد و خودشم بلافاصله سوار شد و راه افتادن به محل عکس برداری .

وقتی رسیدن و داشتن لباس هاشونو تو اتاق پرو عوض می کردن لیسا نگاهی به اطرافش انداخت و با ندیدن کریس لبخندی روی لباش نشست * آخيش اون مرتیکه نیومده؛ کاش برای همیشه گم شه و دیگه نیاد *

جنی آروم همونجوری که بهش گفته بودن زانو زد و جلوی یخچالی که هیچی داخلش نبود نشست و با نگاه کردن به دوربین عکاسی چهره خماری به خودش گرفت و بعد چند تا عکس لیسا آروم بهش نزدیک شد و با بغل کردنش از پشت سرشو داخل گردنش فرو برد و لب زد : کارت عالی بود ع...

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.


جنی آروم همونجوری که بهش گفته بودن زانو زد و جلوی یخچالی که هیچی داخلش نبود نشست و با نگاه کردن به دوربین عکاسی چهره خماری به خودش گرفت و بعد چند تا عکس لیسا آروم بهش نزدیک شد و با بغل کردنش از پشت سرشو داخل گردنش فرو برد و لب زد : کارت عالی بود عشقم .

اینبار لیسا دستاشو دور کمرش انداخت و بهش گفت که چجوری یه ژست مدلینگ با سکسی بودن رو به خودش بگیره پس با گرفتن پاهاش بهش فهموند که مارک برند شورت رو بیرون بندازه تا دیده شه و همزمان پاهاشو با فاصله کمی از هم بالا ببره و با بی حالی به دوربین خیره بش...

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.

اینبار لیسا دستاشو دور کمرش انداخت و بهش گفت که چجوری یه ژست مدلینگ با سکسی بودن رو به خودش بگیره پس با گرفتن پاهاش بهش فهموند که مارک برند شورت رو بیرون بندازه تا دیده شه و همزمان پاهاشو
با فاصله کمی از هم بالا ببره و با بی حالی به دوربین خیره بشه؛ با عکس گرفتن از این یکی ژستشم رفتن سراغ آخرین عکسی که مهم ترین نقش رو توی عکس برداری امروز داشت .

اینبار لیسا دستاشو دور کمرش انداخت و بهش گفت که چجوری یه ژست مدلینگ با سکسی بودن رو به خودش بگیره پس با گرفتن پاهاش بهش فهموند که مارک برند شورت رو بیرون بندازه تا دیده شه و همزمان پاهاشو با فاصله کمی از هم بالا ببره و با بی حالی به دوربین خیره بش...

Oops! Ang larawang ito ay hindi sumusunod sa aming mga alituntunin sa nilalaman. Upang magpatuloy sa pag-publish, subukan itong alisin o mag-upload ng bago.

یعنی معصوم ولی خواستنی و حشری؛ دختری که توی هر چهره ای که به خودش میگیره یه نوع خواسته و عشقی هست که کسی جز عشقش متوجهش نمیشه .

جنی در حالیکه به لیسا که کنار عکاس ایستاده بود زل زده بود دستاشو به پایین تنه اش رسوند و چشمایی
که کامل خماریشو بهش میفهموند نگاهشو به دوربین داد و بعد تموم شدن تایم عکاسی؛ لیسا همینکه بهش نزدیک شد تا از روی اُپن بیارتش پایین ولی با کشیده شدنش به سمت جنی با تعجب به چشمای خمار دخترک روبه روش خیره شد و با نیم لبخندی که روی لباش ظاهر شد لب زد : عشقم اینجا نمیشه؛ بیا برگردیم ..

جمله اش تموم نشده بود که جنی سرشو به داخل موهای لیسا فرو برد و با خالی کردن نفس های تندش
به داخل گردنش لیسا رو داغ کرد و لیسا بدون توجه به مکان نامناسبی که داخلش بودن دستاشو به دور کمر دخترکش برد و با پریدن جنی به بغلش و قفل شدن پاهاش به دور کمرش محکم بغلش کرد و لب زد : چه بوی خوبی میده موهات عشقم ..

لیسا لبخند معنی داری روی لباش نشست و گفت : خیلی خوب بلدی منو چجوری داغ کنی بیب .

جنی هم لبخندی زد و بجای جواب دادن گازی از گوشش گرفت که لیسا آخ ریزی گفت و ادامه داد :
و همینطور شیطنتم خیلی خوب بلدی بزار به حسابت برسم و به خواسته ات برسونمت ..

آروم همونجوری جلوی همه درحالیکه جنی رو بغلش
گرفته بود و جنی هم محکم پاهاشو بهم قفل کرده بود
و سرشو با فرو بردن به داخل موهای لیسا پنهون کرده بود؛ اونو به اتاق پرو برد و با قفل کردن در؛ به سمتش رفت و با نشستن روش لب زد : امروز این لباسا چقدر خواستنیت کرده ..

جنی دستاشو روی لبای لیسا کشید و با غرق شدن تو چشماش گفت : من همیشه خواستنی بودم ..

لیسا که با بستن چشماش نفس های تندشو داد
بیرون دوباره چشماشو باز کرد و خواست لباشو به
سمت جنی نزدیک کنه که جنی با گذاشتن دستاش
روی لبای خودش جلوشو گرفت و باعث شد که لیسا بجای لباش انگشتاشو که روی لباش قرار گرفته بود
رو ببوسه و بعد با فاصله گرفت ازش نگاهشون تو هم قفل بشه .

جنی : چرا اون روز با دیدن عکس هات باعث به وجود اومدن همچین حس زیبایی شدم ؟!

لیسا هم لبخندی زد و گفت : و چرا موقع فکر کردن بهت فالوم کردی و باعث شدی قلبم تنها برای تو بتپه ؟!

جنی لبخندی زد و گفت : فکر کنم مساوی شدیم .

لیسا بوسه ای روی دستای جنی گذاشت و گفت : و همینطور عاشق هم شدیم .

همینجوری آروم آروم پایین و پایین تر رفت و با بوسیدن پاهای جنی نگاهشو بهش داد و با لبخندی دستشو به داخل شورتش فرو برد و با در آوردنش
بوسه ای روی شکمش گذاشت و بعد بوسه هاشو به پوسیش و تک تک نقاطی که دوست داشت جای بوسه هاشو روش بزاره و عشقشو بهش منتقل کنه؛ گذاشت .

با خیس کردن دو انگشتش بدون مکث انگشتاشو واردش کرد و شروع کرد به ضربه زدن که جنی رو
تو لذت غرق میکرد .

این چه حسی بود که با برخورد بدن هاشون بهم؛ پیدا میکردن ؟ لیسا با درآوردن انگشتش لباس های خودشم در آورد و با باز کردن پاهاش پوسیشو به پوسی جنی زد که با برخورد اول هر دوشون صدای ناله شون بلند شد و بعد ضربه زدن هر دوشون شروع کردن به چنگ زدن به پاهای همدیگه و سعی در خفه کردن صدای ناله هاشون کردن ولی هر چقدرم تلاش میکردن بخاطر لذت نمیتونستن ناله هاشونو خفه کنن .

وقتی هردوشون به نفس نفس افتادن و عرق کرده بودن هر دوشون بهم خیره شدن و لیسا خودشو روی جنی انداخت و با بوسیدن سینه هاش و به دندون گرفتن نپیل هاش داشت از خوشمزه بودن سینه های عشقش لذت میبرد که با صدای زده شدن در حواسشو پرت شد و توجهشو به فردی که پشت در ایستاده بود
و داشت راجب اینکه دو دقیقه دیگه نوبت عکس برداریشه حرف میزد؛ داد .

لیسا با گفتن " الان آماده میشم " خواست از جاش بلند شه که دستش سر خورد و دوباره افتاد روی جنی و لب زد : چرا امروز اینجوری شدم !!؟ ..

جنی بهش خندید و جواب داد : فکر کنم اولین باره که لیسامانوبان رو میبینم که دست و پاشو گم کرده ..

_________________________________________

سلام عشقا امیدوارم که این پارت هم براتون جذاب بوده باشه 😍❤️‍🔥

Money ❤️‍🔥Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon