was it right

228 44 2
                                    

وقتی به مدرسه رسید تازه فهمید نمی دونه توی کدوم کلاس باید برای تنبیه باشه و معلم ها و دانش آموزا امروز همه ساعت ده میومدند.
تنها کلاسی که ازش نور میومد کلاس تاریخ بود رفت و در زد ناظم مدرسه توی کلاس بود. تا جایی که میدونست اون هیچ درسی رو تدریس نمی کنه پس درست اومده

_سلام آقا کیم تهیونگ هستم امروز من ساعت ۹ jälki istunto داشتم.

_آرهه درسته. ۱۰ دقیقه دیر کردی.

کلا ناظم توی مدرسه معروف بود به خاطر نژاد پرستی. همه‌ی خارجی ها تلاش میکردن که بهونه ای دستش ندن چون اگه لج میکرد خدا میدونست چه کارایی که نمی‌کرد. و مثل اینکه الان تهیونگ یه بهونه دستش داده بود.

_ببخشید آقا نمی تونستم کلاس رو پیدا کنم

_دلیلت رو قبول نمی کنم بخاطر این ۱۰ دقیقه دیر کردت باید ۲۰ دقیقه بیشتر بشینی.

_ولی آخه بیست دقیقه از کلاسم رو از دس_

_به من ربطی ندارد خودت نباید دیر میکردی. حالا هم برو گوشیت رو بزار توی اون سبد و رو یکی از صندلی‌ها بشین صدات در نمیاد تکون نمی‌خوری نمیتونی بخوابی نمی تونی هم روی صندلی لم بدی (یچی میگم یچی می‌شنوید انقد سخته بخدا زخم بستر آدم میگیره)

تهیونگ، جونگکوک رو دید که انگار خونه خودشه پاهاش روی میز بود و داشت کتاب میخوند.

تا تهیونگ وارد کلاس شد جونگکوک کتاب رو بست و بهش خیره شد.

_میتونم منم یه کتاب داشته باشم؟

_دیگه چی؟

_ولی جونگکو_

_اون می‌تونه داشته باشه نگفتم تو میتونی داشته باشی و هر کلمه ی دیگه ای که از دهنت در بیاد ۱۰ دقیقه اضافه باید بشینی.

_...


تهیونگ باورش نمی شد شنیده بود که ناظم آدم تو کون نرویی‌عه ولی نه تا این حد.( بر اساس یه داستان واقعی) وقتی چشمش به جونگکوک اوفتاد دید که یه لبخند کصکشانه ای داره با خودش گفت:
_حالا بعدا به حساب تو هم میرسم. کلا مثل اینکه امروز روز من نیس.

هر دقیقه برای تهیونگ مثل یه ساعت می‌گذشت تنها کاری که میتونست بکنه اینه که به ساعت خیره بشه و منتظر اتمام این جهنم بشه. تهیونگ می تونست قسم بخوره یکی بش خیره شد ولی تکون نمی خورد نمی خواست یه بهونه ی دیگه دست ناظم بده.

کل این تایم ناظم مثل یه ربات روی صندلیه معلم روبروی تهیونگ نشسته بود و چشم ازش بر نمی داشت.

بلاخره بعد از بیست دقیقه که مثل سالها برای تهیونگ گذشته بود یکی ناظما در زد و اومد تو

jälkiistunto (Detention)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora