همه بلیطها برای قسمت VIP پرواز رزرو شده بود و همه این کارا رو ایل نام برای کوک انجام داده بود، جیمین روی تخت کوچیکی که داشت دراز کشیده بود و به تمام سالهایی فکر میکرد که جشن تولداش فقط به یه کیک ختم میشد،بیشتر از این میسوخت که پولدارترین خانواده سئول متعلق به خودش بوده ولی تمام این مدت دور از اونا زندگی سختی رو تجربه کرده؛ میتونست زودتر از اینا با تهیونگ آشنا شه و همه اینا تقصیر ایل نام بود،پیرمرد با بدجنسی تمام خوشبختیای پسر رو ازش گرفته بود.
با صدای گریهی هیون جیمین سرشو بلند کرد و به جین نگاه کرد که بچه رو توی دستش تکون میداد اما آروم نمیشد که هیچ بیشتر از قبلم جیغ میکشید، نیم نگاهی به تهیونگ انداخت که اینجا هم ولکن کار نبود و داشت با سهامدارای شرکت حرف میزد سمت جین رفت و با نگرانی به صورت سرخ و چشای گریون بچه نگاه کرد:
_چی شده؟
_اون کیم نامجون مادر.... آه.....عروسک مورد علاقشو یادش رفته بیاره اینم اینطوری یکسره رفته رو مخم
جیمین خندهای به حالت بامزه حرص خوردن پسر کرد:
_بدش به من یکم بشین از وقتی که اومدی سرپایی
_آه ممنون پاپی سختت که نیست؟
_نه اصلاً
هیون رو از آغوش پدرش گرفت و همونجور که راه میرفت شروع کرد به تکون دادنشو لالاییهایی که عمهاش براش میخوند رو براش خوندن، به چند دقیقه نکشید که گریه بچه قطع شد و چشاش داشت گرم خواب میشد.
همه با دهن باز به صحنه روبروشون نگاه میکردند جیمین با حس سنگین شدن بدن پسربچه برش گردوند و به بغل جین داد تا جای خوب بذارتش:
_ممنونم عزیزم از یه دردسر بزرگ نجاتم دادی
_کاری نکردم
کوک با صدای شیطونی رو به جیمین گفت:
_چقدر پدر شدن بهت میاد کی میخواین منو عمو کنید
پسر با خجالت موهاشو پشت گوشش فرستاد و با چشم و ابرو برای داداشش خط و نشون کشید.
چند دقیقهای بود که به ویلای ججو رسیده بودن و ویلای بزرگ و رو به دریای کیمها زیبا و مجلل بود؛ همه انگار جاشون مشخص باشه وسیلههاشونو به اتاقاشون بردن ،جیمین تنها هاج و واج وسط حیاط بزرگ ویلا ایستاده بود و نمیدونست کجا باید بره با حرص و خشم به تهیونگ نگاه کرد که همچنان داشت با شریکاشون حرف میزد و هیچ توجهی به امگا نداشت.
بعد از گذشت چند دقیقه بالاخره تهیونگ دست از حرف زدن کشید و چمدون به دست نزدیک جیمین شد:
_چرا جلو دری برو تو
_ببخشید ولی مگه من جایی رو میشناسم که سرمو بندازم برم تو
YOU ARE READING
Fake Marriage:ازدواج سوری
Fanfictionپسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت کاپل : ویمین ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات روز های آپ: پنجشنبه ها