بدون اختیار دستش رو روی شکمش گذاشت+ منتظرم
پسر بزرگتر آهی از سره کلافگی کشید
_ خب راستش..اون..عاااممم
+ میخوای کمکت کنم حرفایی که میخوای بزنی رو دسته بندی کنی..؟
تهیونگ سرش رو بالا و پایین تکان داد
+ چطو..
_ اما...
با " اما " گفتن پسر بزرگتر حرفش نصفه موند و به سر پایین افتادهی مردش نگاه کرد
_ خواهش میکنم کامل حرفام رو گوش کن..بعد هر تصمیمی که بگیری من بهش احترام میزارم حتی..
پسر کوچکتر که دید قصد کامل کردن جملهاش رو نداره گفت
+ حتی..؟؟
سرش رو بلند کرد و با چشمای اشکیش به چشم های گرد توله خرگوشش نگاه کرد
_ حتی اگه بخوای بری
پسر کوچکتر به خودش لرزید
با خودش فکر کرد
" چیکار کردی که بخاطرش چشمات اشکیه و ترس از دست دادن من توی دلت ریشه زده مرده من..؟ "
+ قول میدم تا آخر حرفات و بشنوم
تهیونگ " خوبه " ایـی زیر لب گفت
+ چطور از ده سال پیش منو میشناسی..؟
پسر بزرگتر نفس عمیقی کشید و به دستاش نگاه کرد
_ یه روز از مدرسه فرار کردم و مستقیم سوار تاکسی شدم ، به راننده گفتم منو ببره جایی که مردم ساده باشن و بی زرق و برق ؛ نفهمیدم کجا رفت فقط از ترس اینکه رانندهام دنبالم باشه پولش رو دادم و دویدم . انقدر دویدم که رسیدم به یه پارک ، پارکی که توش زندگیم معنا پیدا کرد
کوک با گیجی به مردش که سرش پایین بود نگاه کرد
+ توی پارک زندگیت معنا پیدا کرد..؟؟!!
_ من..اولین بار تورو اونجا دیدم
کوک دستش رو گذاشت رو دهنش و هینی کشید
+ او..اون تو..بودی..؟؟؟
_ آره من بودم و دقیقا از همون روز من همیشه پیشت بودم ، مهم نبود تو توی اتاق سرد و تاریک یتیم خونه بودی و من توی اتاق یکی از بزرگترین عمارت های کره ، هیچی برام مهم نبود
با هر خندینت خندیدم ، با هر دونه اشکی که ریختی اشک ریختم ، فرقی نداشت اون اشک بخاطره تخت شکستهات باشه یا بخاطره شیر موزی که توی مهمونی یتیم خونه بهت نرسیدگاهی اوقات دلم میخواست بیخیال همه چی بشم و فراریت بدم اما..تو پسر کوچولوی شیطونی بودی که به هیچ وجه نمیتونستم بخاطره خودم زندگیت رو نابود کنم
من به خوبی دیدم وقتی جیمین رو به سرپرستی گرفتن و از اون مدرسه رفت چقدر غصه خوردی
دیدم چقدر بخاطره اینکه تو لحظهی آخر پشیمون میشدن و میرفتن ناراحت میشدی ، اما نگران نباش همون موقع به آجوشی سپردم و اون ازشون بابت این کارشون که یه بچه رو امیدوار میکنن و بعد پشیمون میشن شکایت کرد
DU LIEST GERADE
Boy friend..??
Fanfictionجئون جونگ کوک پسری که نقش دوست پسر کیم تهیونگ مدیر شرکت مد "k" رو بازی می کنه . . . هیچکس نمیدونست جونگ کوک پسریه که قابلیت باروری داره حتی خودش... کاپل: تهکوک ژانر: درام ، لیتل کمدی ، اسمات ، امپرگ زمان آپ: حداقل دو پارت در هفته فصل اول : تکمیل شد...