همینطور که توی فرودگاه قدم میزدن هانول با شیرینی از پدرش پرسید{ بابا یعنی الان اینجا کرهاس..؟
_ آره عزیزم
با تعجب گفت :
{ آخه چطور ممکنه..؟ ما فقط سوار اون پرنده فلزی گنده شدیم
تهیونگ و کوک ریز ریز به تفسیر پسرشون از هواپیما میخندیدن
هایون سیلی به پشت گردن برادرش زد
- هانول چند بار باید بهت بگم..؟ اون اسمش هواپیماست
{ حالا هر چی
* تهیییووووووننننگگگگگگگگ
پسر بزرگتر با شنیدن صدای بلندی که اسمش رو صدا میزد به پشت برگشت
جیمین با سرعت دوید و خودش رو تو بغل تهیونگ انداخت
* مرتیکهی خنگِ الاغ
لبخندی زد و متقابلا بغلش کرد
_ منم دلم برات تنگ شده بود آقای مین
جیمین دستش رو مشت کرد و کمی از کمر تهیونگ فاصله داد و محکم بهش کوبید
* خفه شو آقای کیم
از بغل پسر بیرون اومد و با نگرانی پرسید :
* قرصاتو به موقع مینداختی..؟
تهیونگ دهن باز کرد جوابشو بده که...
^ نخیر نمینداخته
با دیدن هیونگش و مینجی که توی بغل باباش تکان میخوره که بزارتش زمین لبخندی زد
_ سلام هیونگ( جلو رفت که مینجی خودش رو تو بغلش پرت کرد ) سلام فرشته
مینجی دماغش رو بالا کشید و با چشم های اشکی محکم بغلش کرد
= ته تهههه
تهیونگ بوسهای روی موهای خوشبوی دخترک کاشت
_ جانِ دلم
= دلم برات تنگ شده بود
_ منم دلم برات تنگ شده بود عشق ته ته
هایون به هانولی که با اخم به صحنهی رو به روش خیره بود ، نگاهی انداخت
کمی سمت گوش برادرش خم شد و با صدای آرومی گفت :
- نگاه کردن بسه...بیا بریم بهش نشون بدیم آپا صاحب داره
هانول سری تکان داد و با گرفتن دست خواهرش به سمت پدرش و اون دختری که " عشق ته ته " صدا شده بود رفتن
{ بابا
- آپا
جیمین و یونگی با شنیدن صدای بچه گونه به پایین نگاه کردن
_ جانم
{- بغلم کن
با حرفی که همزمان گفتن تهیونگ قهقهی بلندی سر داد و روی پنجهی پاش نشست تا هم قدشون بشه
DU LIEST GERADE
Boy friend..??
Fanfictionجئون جونگ کوک پسری که نقش دوست پسر کیم تهیونگ مدیر شرکت مد "k" رو بازی می کنه . . . هیچکس نمیدونست جونگ کوک پسریه که قابلیت باروری داره حتی خودش... کاپل: تهکوک ژانر: درام ، لیتل کمدی ، اسمات ، امپرگ زمان آپ: حداقل دو پارت در هفته فصل اول : تکمیل شد...